شب قدر و قائدۀ هفت
على علیه السلام را از ليلة القدر پرسيدند که: مى بينم كه از ليلة القدر ياد كردى و فرود آمدن ملائكه و روح در آن شب؟
على علیه السلام فرمود: آرى به نزول ملائكه تنها اشارتى كردم، اگر هنوز هم در نيافته اى ظاهر مطلب را براى تو خواهم گفت، تا تو داناترين مردم بلاد خود به معنى ليلة القدر باشى.
آن مرد گفت: اگر چنين كنى مرا نعمتى فراوان بخشيده باشى.
على علیه السلام فرمود: خدا يكتاست و طاق را دوست دارد. خدا يكتاست و طاق را برگزيده است. و اين قاعده هفت را بر همه اشياء جارى ساخت.
خداى عزّ و جلّ فرمود:
«هفت آسمان بيافريد و همانند آنها زمين »
و گفت: «هفت آسمان طبقه طبقه بيافريد»
و گفت: «جهنم را هفت در است»
و گفت: «هفت سنبله سبز و هفت سنبله خشك»
و گفت: «هفت گاو فربه كه هفت گاو لاغر آنها را خورد»
و گفت «دانه اى كه هفت خوشه رويانيد »
و گفت: «سبع المثانى و قرآن بزرگ»
پس سخن من به يارانت برسان شايد خداوند در ميان آنها نجيبى قرار دهد كه سخن ما بشنود و دلش به محبت ما گرايد و برترى علم ما بداند و ما مثلها مى زنيم كه معنى آنها را جز كسانى كه به بركت ما علم آموخته اند در نمى يابند.
پرسنده گفت: بيان كن كه من شب قدر را در كدام شب سراغ گيرم؟
فرمود: در هفت هاى آخرى. به خدا سوگند اگر آخرين هفت را بشناسى اولين هفت را هم شناخته اى و اگر اولين آنها را شناخته باشى ليلة القدر را دريافته اى.
آن مرد گفت: نفهميدم كه چه مى گويى.
فرمود: خدا بر دلهاى قومى مهر نهاده است و در حق آنان گفته است كه «اگر آنها را به هدايت فراخوانى هرگز هدايت نمى شوند» و اما اگر فهم سخن بر تو دشوار است؛ پس بنگر:
چون بيست و سه شب از ماه رمضان رفت تو ليلة القدر را در شب بيست و چهارم بطلب. و آن هفتمين شب است و شناخت هفت كه هر كه به هفت دست يابد، همه دين را كامل كرده است و آنها براى بندگان رحمت اند و بر آنها عذاب. و آنها در رهايى هستند كه خداى تعالى گويد: «براى هر در از ايشان جزئى قسمت شده است » در هر در جزئى هلاك مى شوند و در نزد ولايت همه درهاست.
الغارات / ترجمه آيتى ؛ ص64