سیروا فی الارض ...
أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ (حج/46)
آيا آنان در زمين سير نكردند تا دلهايى داشته باشند كه با آن حقيقت را درك كنند، يا گوشهايى كه با آن حقيقت را بشنوند؟ البتّه چشمهاى آنان كور نيست، لكن دلهايى كه در سينه دارند نابينا است.
در این آیۀ شریفه وموارد مشابه آن در قرآن خداوند به بندگانش توصیه به گردشگری در زمین می کند. به راستی این دستور وتاکید برای چیست؟
ويرانه هاى كاخهاى ستمگران و مساكن ويران شده جباران و دنيا پرستان كه روزى در اوج قدرت مى زيستند، هر يك در عين خاموشى هزار زبان دارند و با هر زبانى هزاران نكته مى گويند.
اين ويرانه ها، كتابهاى گويا و زنده اى است از سرگذشت اين اقوام، از نتائج اعمال و رفتارشان و از برنامه هاى ننگين و كيفر شومشان.
اين زمينه اى خاموش، و آثارى كه در اين ويرانه ها به چشم مى خورد، چنان نغمه هاى شورانگيزى در جان انسان مى دمند كه گاه مطالعه يكى از آنها به اندازه مطالعه يك كتاب قطور به انسان درس مى دهد، و با توجه به تكرار تاريخ كه اصل اساسى زندگى انسانها است آينده را در برابرش مجسم مى كنند آرى مطالعه آثار گذشتگان گوش را شنوا، چشم را بينا مى سازد.
و به همين دليل در بسيارى از آيات قرآن، دستور جهانگردى داده شده است، اما جهانگردى الهى و اخلاقى كه دل عبرت بين از ديده بيرون آيد و ايوان مدائن و قصرهاى فراعنه را آئينه عبرت بداند، گاهى از راه دجله سرى به مدائن زند و گاه سيلابى از اشك همچون دجله بر خاك مدائن جارى سازد.(تفسیرنمونه،ج14،129)
اما برای دریافت این عبرت ها نیاز به ابزار داریم ولذا در ادامۀ آیه بامعرفی این ابزار به نتیجۀ کارپرداخته ومی فرماید: فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ ؛ استفاده از سه ابزار عقل«يَعْقِلُونَ»، گوش«يَسْمَعُونَ» وچشم«الْأَبْصارُ »
حضرت امام زين العابدين عليه السلام در باره اين دو نوع چشمى كه آيه مورد بحث مى گويد مى فرمايد: عبد داراى چهار چشم است. دو چشم دارد كه امر دين و دنياى خود را به وسيله آنها مى بيند. و دو چشم ديگر دارد كه امر آخرت خود را به واسطه آنها می نگرد. هر گاه خدا خير كسى را بخواهد آن دو چشم وى را باز مى كند كه در قلبش هستند، و او عيب و امر خود را به وسيله آنها مى بيند. اما هنگامى كه خدا غير از خير را براى كسى اراده كند قلبش را به حال خود واگذار مى نمايد(تفسیرآسان/ج13/179)