گريه مفسر قرآن
اعمش مفسر بزرگ قرآن و محدث معروف قرن دوم هجري قمري در حالِ مرگ بود. قاضي القضاة کوفه و ابوحنيفه به عيادتش رفتند. ابوحنيفه احوال او را پرسيد، اعمش گفت: دستم از عمل خير کوتاه است.
يک مرتبه اعمش گريه اش گرفت ابوحنيفه گفت: گويا فهميده اي که روز آخر عمرت است و گناهان زيادي کرده اي. امّا بزرگترين گناه تو اين است که در شاءن حضرت علي (ع) و اهل بيت او حرف هاي زيادي زده اي و از آنان تعريف بسياري نموده اي.
حالا بيا و از حرفهايي که در مورد آنها گفتي توبه کن تا خداوند ترا بيامرزد. اعمش گفت: مگر من درباره آن حضرت چه گفته ام؟
ابوحنيفه گفت: تو گفته اي حضرت علي (ع) بهشت و جهنم را بين مردم تقسيم مي کند اعمش از خانواده اش خواست که او را بلند کنند. او را بلند کردند و نشست رو به ابوحنيفه کرد و گفت: اي يهودي! آيا به من ايراد مي گيري؟ قسم بخداي عالم، به چند واسطه از رسول خدا(ص) شنيدم که فرمود: يا علي، تو کنار آتش جهنم مي نشيني و آتش در اختيار توست. مردم از کنار تو رد مي شوند، هر که را که تو دستور دهي آتش به او کاري ندارد وگرنه آتش جهنم او را خواهد گرفت و او را در دوزخ خواهد انداخت.