کارنامۀ عمل را مرور کنیم
با كدام دعوت به اين ضيافت آمده اى؟
سر كدام سفره و مائده معنوى نشسته اى و فيض حضورت و بهره آمدنت چيست؟
اين نيز نوعى محاسبه و حساب كشيدن از خويش را مى طلبد.
سر سفره ضيافت الهى نشسته اى.
سحرهاى پر بركت، افطارهاى پرمعنويت، شبهاى دعاى افتتاح و كميل ، جلسات دعا وترتيل و تلاوت و تواشيح ، حالات پرجذبه انس با قرآن و مفاتيح، تهجد و سحرخيزى وچشمان بيدار قبل از فجر دعاهاى روزانه ، همه و همه مائده هاى آسمانى اين «شهرالله » است و تو را فرا خوانده اند، تا به قدر تشنگى و توان و در حد ظرفيت وجودى از اين «چشمه رحمت » بنوشى و از «جان جامه تقوا» بپوشى و در راه عبوديت خدا بكوشى.
اينك كه آمده اى و مهمان اين بزم حضورى، وقتِ تنگ و مجال گذرا را بايد مغتنم شمرد.
با چه آمده اى و با چه بازمى گردى؟
و كدام تغيير حالت و خصلت و عادت را از اين «ماده خودسازى » به ارمغان خواهى برد؟
خودمانى بودن با خدا هم موهبتى است! كسى نيست كه بشنود، خودت هستى و خدايت.
با خودت صميمى باش، يك رو و خودمانى و بى پرده.
كمى در كوچه پس كوچه هاى روح خويش بگرد.
لحظاتى «كارنامه » خود را مرور كن، چه مى بينى؟…
نقاط روشن آن بيشتر است، يا نقاط تيره اش؟
.