سقوط دولت برمكيان
مسافر مي گويد:
در سرزمين مني نزد امام نشسته بوديم. ناگهان يحيي بن خالد برمكي، در حالي كه صورتش پوشيده و گرد و غبار بر آن نشسته بود، وارد مجلس شد. امام خطاب به ما فرمود: اينها بيچارگاني هستند كه نمي دانند در اين سال چه اتفاقي بري آنها رخ خواهد داد.
مسافر مي گويد: در همان سال برمكيان سقوط كردند و پيشگويي امام محقق شد. مسافر در ادامه مي گويد: امام فرمودند: و از ين عجيب تر من و هارون هستيم كه شبيه اين دو انگشت هستيم (و امام انگشت سبابه و انگشت وسط را كنار هم گذاشتند). مسافر گفت: معني سخن امام در مورد هارون را نفهميدم؛ تا اينكه امام رضا (عليه السلام) رحلت كرد و كنار هارون به خاك سپرده شد.
نورالابصار، ص243