• تماس  
  • زیارت عاشورا

چرا امام علی علیه السلام به مسجد رفت تا شهیدشود؟

25 خرداد 1396 توسط hosna

طبق روایات وارده اگر امام علی علیه السلام از شهادت خود خبر داشت چرا به مسجد رفت تا شهید شود؟

 

شیخ مفید رحمة الله علیه روایات در این زمینه را متواتر می داند ومی نویسد:

روايات متواتر رسيده كه امام علي عليه السلام پيش از فرا رسيدن زمان وفات، از شهادت خود خبر دادند و از حوادثي كه در زمان كشته شدن شان رخ مي دهد و به سبب ضربتى كه بر سرش وارد مي آيد، شهيد از دنيا مي رود و خون سرش محاسنش را خضاب (و رنگين) مي نمايد، خبر داد و چنان شد كه فرمود.

الارشاد، شیخ مفید،ج1،ص319

 

شیخ کلینی رحمة الله علیه در اصول کافی آورده است:

ابو الطفيل مي گويد: روزى كه ابو بكر مرد من بر سر جنازه‏اش حاضر بودم و زمانى كه با عمر بيعت كردند حضور داشتم، كه على بن ابى طالب عليه السلام)گوشه‏ اى نشسته بود جوانى يهودى و خوش صورت، با نيكو لباس كه از اولاد هارون (وصى موسى) بود، وارد شد و بالاى سر عمر ايستاد و گفت: يا امير المؤمنين! آيا تو دانشمندترين اين امت به كتابشان و امر نبوت پيغمبرشان هستي؟ عمر سرش را پائين انداخت … و گفت: دامن اين جوان را بگير. يهودى گفت: اين جوان كيست؟ عمر گفت: او على بن ابى طالب است‏. يهودي (به امام علي عليه السلام) عرض كرد: جانشين محمد چند سال پس از او زندگى ميكند؟  آيا ميميرد يا کشته مي شود؟. 

على عليه السلام فرمود: اى هارونى او بعد از پيغمبر 30 سال زندگى مي كند بدون يك روز كم و زياد سپس ضربتى به اينجا- يعنى به فرق سرش- وارد مي آيد و محاسنش از خون فرقش رنگين مي شود.

اصول کافی، شیخ کلینی ره ،ج1،ص529

 

 

شیخ صدوق رحمة الله علیه نیز در کتاب توحید خود آورده است که:

ادامه »

 نظر دهید »

فایده هديه به مردگان غریب

26 مرداد 1395 توسط hosna

 


آیاقرآن و دعاهايي كه به مردگان هديه ميكنيم به آنها می رسد؟
 به چه صورتي به آنها مي رسد ؟

-آيا دعا كردن و قرآن خواندن براي مردگان كه آنها را نمي شناسيم و به عبارتي غريبه هستند و فقط اسم آنها را شنيده ايم فايده اي دارد ؟
آيا مرده ها در برزخ مي فهمندكه چه كسي براي آنها اين هديه ها را فرستاده ؟

 

 از محمد بن مسلم نقل شده است كه :

به امام صادق ( ع ) عرض كردم كه به زيارت مردگان بروم ؟

جواب فومودند : بلي

گفتم آيا آنها مي دانند كه ما بزيارت آنها رفته ايم ؟

فرمودند :بلي قسم به خدا ميدانند و شاد مي شوند و انس ميگرند .

عرض كردم: چه بگويم وقتي به زيارت اهل قبور رفتم؛ اين دعا را انشاء كردند:

{ اللهم جاف الارض عن جنوبهم و صاعد اليك ازواجهم ولقيهم منك رضوانا …. }


در كتاب كامل الزيارات از امام صادق« عليه السلام» روايت شده كه فرمودند:

« مردگان را چون پيش از طلوع آفتاب زيارت كنيد, چون ميشنوند و جواب ميدهند و اگر بعد از طلوع آفتاب زيارت كنيد ميشنوند ولي جواب نمي دهند.


و ايضا از رسول خدا نقل شده كه فرمودند :

هديه بفرستيد براي مردگان خود.

پرسيدم هديه مرده چيست ؟

فرمودند : دعا و صدقه

و سپس اضافه كردند: كه ارواح مؤمنين مي آيند هرشب جمعه لب ديوار خانه و منزل ها خود و فرياد ميكنند به آواز حزين و با گريه كه: اي همسر و اولاد من اي پدر و مادر فرزندان و اقوام من آنچه در دست شماست براي ما مهرباني و صدقه و انفاق كنيدكه عذاب آنها بر ماست و اكنون شما استفاده ميكنيد و فرياد مكنند كه ما را پذيرا ئي نمائيد به درهمي يا به قرض ناني يا به لباسي …… و سپس پيامبر ( ص ) گريست و همه گريه كرديم  و اين جمله را اضافه كردند كه مردگان ميگويند اي كاش در زمان زندگي خود انفاق ميكرديم ؛ تا امروز كه محتاج شما نبوديم و ايضا از رسول خدا روايت شده كه هركس صدقه براي مرده ميفرستد فرشته اي آنرا گرفته و در طبقي نور كه درخشان است و به آسمانها برسد مي برد بر لب قبر ميت و فرياد ميكند.{ السلام عليك يا اهل القبور} , اهل و قوم خويش و فرزندان شما اين هديه را فرستاده پس آنرا ميگرد و داخل قبر ميكند و سپس قبرش فراخ شده و باعث شادي او ميشود .

 

زيارت قبور مؤمنين ثواب بسيار دارد و علاوه بر اينكه فوائد عظيمه بر آن مترتب است باعث عبرت و آگاهي و زهد و بي ميلي به دنيا و رغبت در آخرت ميشود و انقلاب دورني بوجود مي آيد كه روزي ملحق به آنان شده و دستش از عمل كوتاه و باعث عبرت ديگران ميگردد .


قرائت قرآن و دعا و اهداء به اموات چه بشناسيم و چه نشناسيم به آنان ميرسد و براي ماهم ثواب خواهد داشت و همينكه مسلمان و مؤمند كافيست كه برايشان دعا كنيم ؛ همانگونه كه هر روز چندين بار در نماز مي خوانيم { السلام علينا و علي عباد الله الصالحين } ما سلام و درود ميفرستم به همه بندگان خدا و بنده هاي صالح عالم درهر گوشه و كنار جهان و در هر كجاي كره زمين يك مسلمان و مؤمن زندگي ميكند؛ ما در نما زمان روزي چندين مرتبه با او سلام ودرود ارسال ميكنيم پس لازم نيست ما آنها را بشناسيم  .

 

مرکز پاسخگو:پاسخگوئی به سؤالات دينی آستان قدس رضوی

 

 

 نظر دهید »

علت همکاری امیرالمومنین علیه السلام با خلفا چه بود؟ بخش ششم

01 مرداد 1394 توسط hosna
 
  • دفاع امير مؤمنان عليه السلام از اسلام بود ، نه از خلفا 

    مشورت ها و همكاري هاي امير مؤمنان با خلفا در زمينه هاي دفاعي و جنگي نيز منحصر مي شود به مواردي كه بحران هاي سياسي و نظامي ـ به خاطر سوء تدبير حاكمان ـ اصل و اساس جامعه اسلامي را به خطر مي انداخته است ، بنابراين نبايد اين گونه راهنمائيها و همكاري ها را به حساب دفاع از خلفا و اعلام رضايت از آن ها گذاشت ؛ زيرا آن حضرت در حقيقت از ثمره بيست و سه سال زحمت طاقت فرساي رسول خدا و جانفشاني هاي خودش در گسترش اسلام حفاظت و نگاهباني مي كرد ، نه از حكومت خلفا يا تأييد لشكر كشي ها و جنگ هاي خلفا .
براي روشن شدن مطلب به يك مورد از اين بحران ها اشاره مي كنيم كه امير مؤمنان با تدبير معجزه آساي خود اسلام را از خطر نابودي كامل نجات داد .
جنگ نهاوند از خطرناكترين جنگ هاي صدر اسلام بود ؛ زيرا لشكر شكست خورده ايرانيان براي جبران آنچه در جنگ هاي گذشته از دست داده بود ، لشكر عظيمي را از سراسر ايران متشكل از 150 هزار نفر تشكيل داد تا اين بار نه تنها لشكر مسلمانان را در كوفه شكست دهد ؛ بلكه تمام كشور اسلامي را تصرف و اسلام را نابود كند .

براي روشن شدن حساسيت اين جنگ و نقش شكست و يا پيروزي مسلمانان در سرنوشت مسلمانان ، اصل نامه عمار ياسر را از كتاب الفتوح ابن أعثم نقل مي كنيم .

 

عمار ياسر اين گونه می نويسد :

مردم ري ، سمنان ، ساوه ، همدان ، اصفهان ، قم ، كاشان ، راوند ، فارس ، كرمان و اطراف آذربايجان در سرزمين نهاوند با يكصد و پنجاه هزار سواره نظام و پياده نظام تحت فرماندهي چهار نفر از پادشاهان ، با مرداني مصمم و تجهيزات كامل و مركب هايي نيرومند و سلاح هايي مجهّز جمع شده و پيمان بسته و هم قسم شده اند ، تا ما را از سرزمين مان بيرون كنند ؛ اما دست خدا بالاي همه دست ها است .
بدان كه تمام ياران و دوستان ما را در شهر هايشان كشته اند و به سرزمين هايي كه آزاد كرده ايم نزديك شده اند و تصميم دارند شهرهاي ما را يكي پس از ديگري تا كوفه تصرف نمايند ، به خدا سوگند ما از آنچه خبر از آنان مي رسد در هراسيم ، اين نامه را نوشتم تا خودت تصميم بگيري و ما را راهنمائي كني .
پس از دريافت نامه توسط عمر ، چنان ارتعاشي بر بدنش افتاد كه مسلمانان صداي برهم خوردن دندان هاي وي را مي شنيدند .

ابن اعثم اين چنين ادامه می دهد :


وقتي كه نامه به دست عمر رسيد وآن را خواند و از مضمون آن آگاه شد، لرزه بر اندامش افتاد كه از شدت ناراحتي ، مسلمانان صداي بر هم خوردن دندانهايش را مي شنيدند ، از جايش حركت كرد و داخل مسجد شد وفرياد زد : مهاجران و انصار كجايند ؟ همه جمع شويد ، خدا شما را رحمت كند ، كمكم كنيد ، خدا شما را كمك كند .
سپس گفت : اي مردم ! امروز روز غم و اندوه است ، بشنويد كه از عراق چه خبري رسيده است ، گفتند : چه اتفاق افتاده است ؟ گفت : مردم ايران همه از هم جدا و متفرق بودند ؛ ولي با دميدن شيطان گرد هم جمع شده اند و دوستان ما را در شهر ها كشته اند ، اين نامه عمار ياسر است كه از كوفه نوشته است : يكصد و پنجاه هزار نفر در سر زمين نهاوند گرد آمده و عده اي از آنان تا شهرهاي حلوان و خانقين و جلولاء پيشروي كرده اند ، قصد آنان تصرف مدائن و كوفه است ، اگر به اين دو شهر برسند مصيبت و صدمه اي بر اسلام وارد خواهد شد كه جبران نخواهد داشت ، شما را به خدا نظرتان را براي من بازگو كنيد .
اطرفيان خليفه ؛ از جمله طلحة بن عبيد الله ، زبير بن عوام ، عبد الرحمن بن عوف ، چيزي جز دلداري دادن ، چيزي نداشتند كه با عنوان راهكار به خليفه پيشنهاد كنند . عمر پس از شنيدن سخن هر يك ، ارتعاش بدنش بيشتر شد و مي گفت :أريد غير هذا الرأي .

تا اين كه عثمان بن عفان پيشنهاد كرد تا شخص عمر با همه مهاجران و انصار براي نابودي لشكريان ايران پيش قدم شود .

عثمان به عمر گفت : خودت همراه مهاجران و انصار براي در هم كوبيدن شوكت گردن كشان حركت كن … به مردم شام نامه به نويس تا از شام حركت كنند و تو را ياري كنند ، به مردم يمن نامه به نويس تا از يمن حركت كنند ، سپس مردم مدينه و مكه با تو همراه مي شوند تا به كوفه و بصره برسي ، لشكري بزرگ براي روياروئي با دشمنان فراهم خواهد آمد .
عمر كه از پيشنهاد عثمان دلش آرام نگرفته بود ، ناگزير دست به دامن «پناه امت» و مشكل گشاي زمانش شد و گفت:
يا أبا الحسن ! چرا مانند ديگران راهنمائي و نظر نمي دهي ؟
علي عليه السلام مهر سكوت را شكست و مانند هميشه دل سوزانه براي عزّت و نجات امت اسلامي هر آن چه لازم دانست به عمر پيشنهاد نمود :

اگر به مردم شام نامه بنويسي و آنان براي كمك ، شام را ترك كنند ، ترس از آن است كه نصرانيان تحت فرماندهي هرقل سرزمين آنان را هدف قرار دهد ، مساجد را ويران و مردان را بكشد ، اموال را غارت و زنان را به اسارت گيرد . و اگر به مردم يمن نامه بنويسي تا به كمك بشتابند ، ايمن از مردم حبشه نخواهند بود كه بر سرزمين آنان بتازند و اموالشان را غارت و زنانشان را به اسارت گيرند و فرزندانشان را بكشند .
و اگر خودت با مردم مكه و مدينه به طرف بصره و كوفه حركت كني و زمين را دور بزني تا به دشمن برسي ، مسلمانان پشتيبان و پناهگاهي نخواهند داشت تا به او تكيه كنند ؛ پس در مدينه بمان كه براي دشمن سخت تر و وحشت را در دل آنان بيشتر مي كند ؛ چون اگر خودت به جنگ ايرانيان بروي خواهند گفت رهبر عرب ها تنها مانده و نفراتش كم است و با دلگرمي بيشتري خواهند جنگيد ، پس سربازان را روانه كن وخودت بمان .
كتاب الفتوح ، العلامة أبي محمد أحمد بن أعثم الكوفي ، ج 2 ص290 ـ 295 .


حال اگر امير مؤمنان در چنين مسأله مهمي دخالت و راهنمائي نمي كرد ، چه سرنوشتي در انتظار اسلام و مسلمين بود ؟
آيا مي توان ادعا كرد كه امير مؤمنان از خليفه دفاع و براي او خيرخواهي كرده است ؟!
آيا اين گونه مشورت دادن و راهنمايي كردن مي تواند رضايت و تأييد آن حضرت را از حكومت خلفا ثابت كند ؟!

 نظر دهید »

علت همکاری امیرالمومنین علیه السلام با خلفا چه بود؟ بخش پنجم

01 مرداد 1394 توسط hosna

 

  • مرجعيّت علمی امام امير المؤمنين عليه السلام 

     امام با دانش فراگير كه حاصل عنايات خداوندي و حضور در مكتب صاحب وحي بود مسؤوليّت پاسخ گوئي و گره گشائي از مشكلات و معضلات علمي را به دوش مي كشيد و مسلمان و غير مسلمان آن حضرت را پناهگاهي مناسب براي شكوفائي ذهن و فكر خويش مي دانستند و در هر موضوعي كه احساس نياز مي كردند به تنها مردان ميدان هاي علوم و دانش مراجعه مي كردند . به همين جهت بخش مهمي از همكاري هاي امير المؤمنين عليه السلام با خلفا مربوط به مسائلي مي شد كه در فهم و پاسخ آن دچار مشكل مي شدند و مجبور مي شدند كه از امير المؤمنين عليه السلام در باره آن سؤال كنند .
در چنين مواردي وظيفه امام و هر انديشمند آگاهي است تا پاسخ هاي لازم و قانع كننده اي ارائه دهد و ديگران را از دانش خويش بي نصيب نگذارد ؛ زيرا از رسول خدا صلي الله عليه وآله شنيده بود كه مي فرمود :

فَوَاللَّهِ لَأَنْ يَهْدِيَ الله بِكَ رَجُلًا وَاحِدًا خَيْرٌ لك من أَنْ يَكُونَ لك حُمْرُ النَّعَمِ
به خدا سوگند اگر خداوند يك نفر را به وسيله تو هدايت كند، از شتران سرخ مو براي تو بهتر است..
(صحيح البخاري، ج 3 ص 1357 ، ح 3498 ، بَاب مَنَاقِبِ عَلِيِّ بن أبي طَالِبٍ )

ابن عبد البر قرطبي به نقل از امير مؤمنان عليه السلام مي نويسد :
وقال علي رضي الله عنه يؤخذ علي الجاهل عهد بطلب العلم حتي أخذ علي العلماء عهد ببذل العلم للجهال .
بر افراد جاهل پيمان بر يادگيري ودانش اندوزي وبر دانشمندان پيمان بر آموختن به نادانان گرفته شده است.
جامع بيان العلم وفضله ،  بن عبد البر  ج 1 ، ص 122 

و در روايت ديگر مي گويد :
عن أبي هريرة أن رسول الله صلي الله عليه وسلم قال مثل الذي يتعلم العلم لا يحدث به الناس كمثل الذي رزقه الله مالا لاينفق منه .
رسول خدا صلي اللّه عليه وآله فرمود: كسي كه دانشي بيندوزد ولي به ديگران آموزش ندهد، مانند كسي است كه ثروت دارد ولي انفاق نكند.
جامع بيان العلم وفضله ، ابن عبد البر ، ج 1 ص 122 .

امير المؤمنين عليه السلام به ارزش اين سخنان به خوبي واقف است و مي داند دانشي كه خداوند به وي ارزاني داشته او را همواره ملجأ مردم در امور علمي قرار داده است ؛ پس او بايد راهنماي همه گمراهان و مشكل گشاي همه ناتوانان باشد چه آن فرد از رعيت باشد و يا خليفه مسلمانان .

ابن حجر هيثمي در الصواعق مي نويسد :
رسول خدا صلي اللّه عليه وآله به علي عليه السلام فرمود: نسبت تو به من همانند نسبت هارون به موسي است ولي بعد از من پيامبري نخواهد بود. عمر هر گاه برايش مشكلي پيش مي آمد از علي كمك مي گرفت … عمر از علي مي پرسيد و از او كسب علم مي كرد ، ومن مشاهده كردم كه هر گاه امري بر عمر مشكل مي شد مي گفت : علي اينجا است . الصواعق المحرقة …، ابن حجر الهيثمي 

مناوي در فيض القدير مي نويسد :

رسول خدا صلي اللّه عليه وآله فرمود: من شهر علم وعلي دَرِ آن است و هر كس طالب دانش است، بايد از دَر وارد شود . رسول خدا صلي اللّه عليه و آله مركز وجامع همه مسائل ومعارف ديني است كه براي دست رسي به آن بايد از راه مخصوصش وارد شد و خود او علي را دَرِ ورودي به اين مركز قرار داده است ، و هر كس اشتباه برود راه هدايت را گم كرده است ، موافق ومخالف به اعلميّت وبرتري علمي علي عليه السلام گواهي داده اند .
كلابذي نقل كرده است : مردي از معاويه مسأله اي پرسيد ، گفت : از علي به پرس او علمش بيشتر از من است ، گفت : مي خواهم پاسخ تو را بشنوم ، گفت : ساكت باش ، از مردي خوشت نمي آيد كه رسول خدا دانش او را قوي ومحكم كرد ، بزرگان از اصحاب به اين موضوع اعتراف داشتند ، هر گاه كسي از عمر مسأله اي مي پرسيد ، مي گفت : علي اينجا است از او به پرس ، آن شخص مي گفت : دوست دارم پاسخ خليفه را بشنوم ، عمر مي گفت : بلند شو برو ، خدا پاهايت را ناتوان گرداند ، سپس اسم آن شخص را از ديوان بيت المال حذف مي كرد .
فيض القدير شرح الجامع الصغير ، عبد الرؤوف المناوي ، ج 3 ص 46 


بنابراين نمي توان پاسخ به سؤالات آن حضرت را به حساب همكاري با خلفا گذاشت و رضايت آن حضرت را از حكومت آن ها استنباط كرد .

 

منبع:همان

 نظر دهید »

علت همکاری امیرالمومنین علیه السلام با خلفا چه بود؟ بخش چهارم

01 مرداد 1394 توسط hosna
  • دفاع از مظلوم ، وظيفه امام بود 

دخالت هاي امير مؤمنان عليه السلام در امور قضائي در مواردي بود كه عدم آگاهي خلفا به پيش پا افتاده ترين احكام اسلامي سبب مي شد كه حقي از بي چاره اي ضايع و به مظلومي از مسلمانان ظلم شود . در حقيقت آن ها پناهي جز امير المؤمنين عليه السلام نداشتند و اگر امام دخالت و از حق آنان دفاع نمي كرد ، به يقين راهي براي استيفاي حقوقشان نمي يافتند.
آن حضرت در خطبه شقشقيه ، يكي از دلائل قبول حكومت را بعد از كشته شدن عثمان ، عهد و پيماني مي داند كه خداوند از علما براي دفع ظلم از بيچارگان گرفته است :

سوگند به خدايي كه دانه را شكافت و جان را آفريد ، اگر حضور فراوان بيعت كنندگان نبود ، و ياران حجّت را بر من تمام نمي كردند ، و اگر خداوند از علماء عهد و پيمان نگرفته بود كه در برابر شكم بارگي ستمگران، و گرسنگي مظلومان، سكوت نكنند ، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته ، رهايش مي ساختم ، و آخر خلافت را به كاسه اوّل آن سيراب مي كردم ، آنگاه مي ديديد كه دنياي شما نزد من از آب بيني بزغاله اي بي ارزش تر است .

براي روشن تر شدن مطلب فقط به يك مورد از دخالت هاي امام در امور قضائي اشاره مي كنيم :

ابن عباس مي گويد : زن ديوانه اي را كه زنا كرده بود نزد عمر آوردند ، با عده اي مشورت كرد و سپس دستور داد سنگسارش كنند . هنگامي كه او را براي اجراي حدّ مي بردند ، از كنار علي عليه السلام عبور كردند ، فرمود : اين زن چه كار كرده است ؟ گفتند : ديوانه اي است از فلان قبيله كه زنا كرده است وعمر دستور به رجم وي داده است . فرمود : او را بر گردانيد ، سپس نزد عمر آمد و فرمود : مگر نمي داني از سه نفر تكليف بر داشته شده است : 1. ديوانه تا زماني كه عاقل شود ؛ 2. انسان خوابيده تا بيدار شود ؛ 3. بچّه تا به سن بلوغ به رسد. عمر گفت : آري ، شنيده ام ، فرمود : پس اين زن را رها كن ، عمر او را آزاد كرد و شروع به تكبير گفتن نمود .
(سنن أبي داود ، سليمان بن الأشعث أبو داود السجستاني  ج 4 ، ص 140 )

و ابن عبد البر با سند صحيح مي نويسد :

عمر بارها به خدا پناه مي برد از اين كه مشكلي علمي برايش پيش آيد وعلي عليه السلام نباشد ، يكي از اين موارد زن ديوانه اي بود كه دستور رجم وي را صادر كرده بود و يكي هم زني كه شش ماهه وضع حمل كرده بود وعمر مي خواست بر وي حدّ جاري كند، علي عليه السلام فرمود: خداوند فرموده است: دوران بارداري و شيردهي سي ماه است، ونيز فرمود: خداي سبحان از مجنون تكليف را بر داشته است، در چنين مواردي بود كه عمر مي گفت: اگر علي نبود عمر هلاك مي شد.(الاستيعاب في معرفة الأصحاب ، بن عبد البر  ج 3 ، ص 1103 )


مواردي از اين قبيل به روشني اثبات مي كند كه حضور امير مؤمنان عليه السلام نقش تمام كننده اي در احياي احكام الهي داشته و از طرفي پشتوانه اي محكم بر احقاق حقوق ستمديدگان وجلوگيري از ظلم وستمگري داشته است.
طبق نقل سمعاني مشابه اين قضيه در زمان عثمان نيز اتفاق افتاده بود كه اگر امير مؤمنان عليه السلام دخالت نمي كرد ، زني مؤمنه به همراه فرزندي كه در شكم داشت ، قرباني جهل خليفه به احكام اسلامي مي شد .

زني شش ماهه فرزندش را به دنيا آورد ، همسرش نزد عثمان رفت وداستان را براي خليفه تعريف كرد ، عثمان تصميم به اجراي حدّ گرفت ، علي عليه السلام فرمود : حق نداري حد جاري كني ؛ زيرا خداوند مي فرمايد زمان بارداري و شير دهي سي ماه است ، ونيز فرمود : مادران بايد فرزندانشان را دو سال كامل شير دهند ، وچون دوران شير خوارگي كه دو سال است كم شود براي حمل شش ماه مي ماند ، عثمان پس از شنيدن سخنان امير عليه السلام آن زن را رها كرد .(تفسير القرآن ، سمعاني ج 1 ، ص 236) 

استفاده از دانش فقهي و آگاهي از احكام دين ، امير مؤمنان عليه السلام را وادار مي كند كه در مواردي از اين قبيل سكوت نكند و از اجراي حد باطل جلوگيري نمايد ؛ چرا كه او وظيفه خويش مي داند تا در برابر حقوق افراد و حفظ آبرو وشخصيت اجتماعي آنان بي تفاوت نماند ؛ همانگونه كه در قضيه بيرون آوردن خلخال از پاي يك زن يهودي فرياد بر مي آورد و مي فرمايد كه اگر مردي غيرتمند از شنيدن اين حادثه تلخ بميرد ، جاي ملامت ندارد ؟

به من خبر رسيده كه مردي از لشكر شام به خانه زني مسلمان و زني غير مسلمان كه در پناه حكومت اسلام بوده وارد شد ه، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره هاي آنها را به غارت برده ؛ در حالي كه هيچ وسيله اي براي دفاع ، جز گريه و التماس كردن ، نداشته اند !
لشكريان شام با غنيمت فراوان رفتند ، بدون اين كه حتّي يك نفر آنان ، زخمي بردارد ، و يا قطره خوني از او ريخته شود ، اگر براي اين حادثه تلخ ، مسلماني از روي تأسّف بميرد ، ملامت نخواهد شد ، و از نظر من سزاوار است .(خطبه 27 نهج البلاغه فيض الإسلام .)


پس براي شخصيتي همانند امير مؤمنان علي عليه السلام بسيار سخت و ناگوار است كه شاهد سنگسار شدن زن مسلماني باشد كه با تهمت زنا ، حيثيت وآبروي وي را زير سؤال برده و پايه هاي محكم اعتقادي مردم را با اجراي غلط دستورات خداوند متزلزل مي كنند .
بنا بر اين وظيفه خويش مي داند كه از حريم اجراي حدود الهي به درستي حفاظت و از تجاوز به حريم حقوقي مردم جلوگيري نمايد .

 

منبع:  همان

 نظر دهید »

علت همکاری امیرالمومنین علیه السلام با خلفا چه بود؟ بخش سوم

01 مرداد 1394 توسط hosna

 

  • حفظ دين ، بزرگترين وظيفه امير مؤمنان عليه السلام بود

در بين وظائف و شؤونات امام و پيشواي منصوب و برگزيده از جانب خداوند، حفظ شريعت ونگاهباني از حوزه دين از مهمترين وظايف او است كه اگر احساس كند، اصل و اساس دين در خطر است ، به هر صورت ممكن بايد از آن جلوگيري كند .
البته اين مسؤوليت با در نظر گرفتن شرائط زماني ومكاني متفاوت است و بايد متناسب با آن شرائط تصميم نهائي را بگيرد، كه گاهي اوقات اين مهم با تحمل وبردباري و صبر كردن در برابر مصائب و سكوت در برابر حقوق غصب شده به دست مي آيد و گاهي هم نيازمند رويارويي و دخالت مستقيم و برخورد قاطع خواهد بود.
ابن حجر هيثمي به نقل از رسول خدا مي نويسد :

در هر قرني افراد عادلي از اهل بيت من در بين امتم خواهند بود كه تحريف گمراهان ونسبتهاي ناروا وباطل و تاويلهاي نادانان را از دين پاك ودور مي كنند، آگاه باشيد! پيشوايان شما فرستادگان شما نزد خداوند مي باشند، پس بنگريد كه چه كساني را مي فرستيد. (الصواعق المحرقة علي أهل الرفض والضلال والزندقة ، ابن حجر هيثمي ، ج 2 ، ص 441)

امير مؤمنان عليه السلام اگر چه از منصب خلافت و جانشيني به حق رسول خدا صلي الله عليه وآله بازماند و در واقع حق مسلم ايشان را غصب كردند ؛ ولي اين موضوع دليل نمي شود كه به ديگر وظايف خود عمل نكند ؛ زيرا گاهي تدبير ها و تصميم گيري هاي غلط خلفا سبب مي شد ، اساس اسلام به خطر بيفتد ؛ در اين موارد امام وظيفه داشت كه اجازه ندهد شريعت اسلامي قرباني ندانم كاري ها شود ؛ مثلاً در قضيه جنگ نهاوند ، پادشاه ايرانيان لشكر عظيمي را براي نابودي اسلام فراهم كرده بود و اگر تدبير امير مؤمنان عليه السلام نبود ، نه تنها لشكر عمر كه به طور قطع تمام مسلمانان و اسلام از بين مي رفت .
در چنين موقعيتي امير المؤمنين عليه السلام وظيفه دارد كه نظام اسلامي و دين نوپا را حفظ كند ؛ چون وظيفه او همانند هر فرد مسلمان ديگر، حفظ دين است .

در داستان شوري مي فرمايد :

مردم با ابوبكر بيعت كردند در حالي كه به خدا سوگند من از او سزاوار تر وشايسته تر بودم، ولي از ترس باز گشت و گرايش مردم به دوران كفر وجاهلّيت وكشيده شدن شمشيرها براي زدن گردن يكديگر، سكوت كردم وشنيدم ومخالفت نكردم، سپس با عمر بيعت كردند، در حالي كه از او سزاوارتر وشايسته تر بودم، ولي باز هم شنيدم وكوتاه آمدم تا به كفر وبرادر كشي باز نگردند. (جامع الاحاديث (الجامع الصغير وزوائده والجامع الكبير) ، الحافظ جلال الدين عبد الرحمن السيوطي ج 12 ص 54)

در حقيقت امير مؤمنان عليه السلام بين ارتداد مردم و بازگشت به رسوم جاهلي و ميان صبر و شكيبائي در برابر ظلم ها و همكاري با خلفا ، يكي را بايد انتخاب مي كرد كه طبق دستور رسول خدا صلي الله عليه وآله ، گذشتن از حق غصب شده خود و همكاري با خلفا را ترجيح داد تا اصل و اساس اسلام به خطر نيفتد ، ولذا در روايتي مي فرمايد :

إِنَّ هَؤُلَاءِ خَيَّرُونَّا أَنْ يَظْلِمُونِي حَقِّي وَ أُبَايِعَهُمْ فَارْتَدَّ النَّاسُ حَتَّي بَلَغَتِ الرِّدَّةُ أَحَداً فَاخْتَرْتُ أَنْ أُظْلَمَ حَقِّي وَ إِنْ فَعَلُوا مَا فَعَلُوا .
اين قوم تصميم گرفتند تا حقم را غصب كنند وبا آنان بيعت نمايم ، گروهي سرپيچي كرده و از دين دور شدند ، پس ظلم بر حق خويش را بر گزيدم اگر چه آنان هر چه خواستند انجام دادند .(بحارالأنوار ، محمد باقر مجلسي ، ج28 ، ص393 .)

منبع: همان

 

ودرادامه…

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

أَحسَنُواالحُسنـــىٰ

باسلام واحترام مقدم میهمانان عزیز را به وبلاگ مذهبی « أَحسَـــنُـواالْحُسنـــىٰ » خوش آمد می گویم. نام این وبلاگ برگرفته از آیۀ زیبای 26 سوره مبارکۀ یونس(ع) ، و هدف از ایجادآن، اشاعه و نشر فرهنگ ومعارف اسلامی ،کلام وحی واهل بیت(علیهم السلام) می باشد. امیدوارم بنده را با نظرات ارزشمنــد خود یاری نمایید. ان شـــاءالله

موضوعات

  • همه
  • همه موضوعات
  • تفسیر
  • احادیث
  • حکایات
  • اخبارتشیع
  • شبهات
  • کتاب شناسی
  • درمحضرمولا امیرالمومنین ع
  • مناسبت ها
    • محرم الحرام
      • آیات حسینی
      • روز نگار عاشورا
      • پرسمان حسینی
      • احکام عزاداری
      • کرامات الحسین(ع)
      • پای درس امام حسین(ع)
      • فضایل ااحسین(ع)
      • اعمال محرم
      • امام حسین از دیدگاه اندیشمندان جهان
      • سبک تربیت فرزند حسینی
      • امام حسین از دیدگاه اهل سنّت
      • سیرۀ امام حسین در اندیشۀ شهداء
      • اشعار حسینی
      • حکایات
      • مداحی
    • صفرالمظفر
      • شهادت دُردانۀ حسین(ع)
      • اربعین حسینی
      • آثار وبرکات زیارت امام حسین(ع)
      • شهادت کریم اهل بیت(ع)
        • مناظرات حضرت
        • حکایات الکریم
        • کرامات الکریم
        • تربیت حسنی
        • واپسین روزها
      • رحلت رسول الله(ص)
        • واپسین لحظات
      • شهادت عالم ال محمد(ص)
        • سیرۀ رضوی
        • حکایات رضوی
    • ربیع الاول
      • پای درس امام عسکری(ع)
      • طلوع خورشید مکه
        • نظرمفتیان وهّابی پیرامون جشن میلاد نبی(ص)
        • نظر اهل سنت درجشن میلادنبی(ص)
    • ربیع الثانی
      • وفات کریمۀ اهل بیت سلام الله علیها
        • روایات درفضیلت زیارت
        • مختصری از تاریخچۀ حرم
        • احادیث منقول از حضرت معصومه(س)
        • کرامات الکریمه
        • چهل حدیث قم واهل قم
          • حضرت رسول(ص)
          • حضرت امیر المومنین(ع)
          • حضرت امام صادق(ع)
          • حضرت امام کاظم(ع)
          • حضرت امام رضا(ع)
          • حضرت امام هادی(ع)
          • حضرت امام عسکری(ع)
      • طلـــوع خورشیـــد یازدهم
      • سیدالکریم،حضرت عبدالعظیم(ع)
    • جمادی الاول
      • ولادت حضرت زینب(س)
      • بانوی بی نشان(ایام فاطمیه)
        • پرسمان فاطمی
        • درانتظار شهادت
        • احادیث فاطمی
        • حکایات وفضایل حضرت زهرا(س)
        • کتابشناسی فاطمی
        • آموزه های زندگانی حضرت زهرا(س)
    • جمادی الثانی
    • رجب المرجب
    • شعبان المعظم
    • رمضان الکریم
      • ضیافت الهی
      • قمرماه رمضان
      • اسرار عبادات
      • دلنوشته های ماه رمضانی
      • در محضر قرآن
    • شوال
      • شهادت
    • ذی القعده
      • عالم آل محمد(ع)
        • کرامات الرضویه
          • به روایت اهل سنت
          • به روایت شیعه
      • میلادشمس الشموس
        • پرسمان رضوی
      • شهادت جوادالائمه(ع)
        • پرسمان جوادالائمه(ع)
    • ذی الحجه
      • پیوند آسمانی
      • داستانهای صوتی حج
      • عید ولایت وامامت
      • روزمباهله ونزول آیه تطهیر
      • روز خانواده
      • میلاد امام هادی(ع)
    • هفته دولت
    • هفته دفاع مقدس
    • ویژۀ دهۀ فجر
    • بصیرت سیاسی، انتخابات
  • درمحضر بزرگان
    • پندها وآموزه ها
    • دستورات
    • توصیه ها
    • طنز
  • اشعار
  • آدینه موعود
  • تصاویر
  • طوفان جاهلیت
  • پرسش وپاسخ
  • اخلاقی-تربیتی
  • آیات طلایی
  • صادق آل محمد(ع)
    • *حکایات وکرامات امام صادق (ع)
    • *پای درس امام صادق (ع)
    • امام صادق(ع)وعلماءاهل سنت
    • روایات مهدوی امام صادق(ع)
    • شاگردان امام صادق(ع)
    • گنج های بزرگ دنیا از زبان امام صادق(ع)
    • جوانان درکلام امام صادق(ع)
    • وصیت ها
  • از وهابیت بیشتر بدانیم
    • کلیپ های دیدنی
  • آزمون پایان دوره
تاریخ روز

همراه با قــــرآن در بهار قــــرآن

آیه قرآن تصادفی

لبخندهای پشت خاکریز

مهدویت امام زمان (عج)

جستجو

پیوند ها

  • دختر فاطمه ام
  • عفاف وحجاب
  • رهبرمعظم
  • ولایت
  • موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر عج

ز یارت عاشورا

زیارت عاشورا

عکس

کد ِکج شدَنِ تَصآوير

آیه قرآن
  • هدیۀ صلوات شما به چهارده معصوم علیهم السلام هنگام خوندن مطالب صدقۀ جاریه ای باشدبرای روز مبادایتان .
  • تماس