شخصیت مفضل
از آنجا كه «مفضّل بن عمر» راوى كتاب شریف«توحیدمفضل» است و كسى است كه امام صادق- عليه السّلام- او را سزاوار حمل اين اسرار و معارف دانسته و اين شگفتيها و عجايب خلقت را بر او املا فرموده، هر قدر كه جايگاه رفيعش بيشتر روشن شود، بر اعتبار كتاب نيز افزوده می شود.
نامش «مفضّل»، نام پدرش «عمر» و كنيه اش «ابو محمد» يا «ابو عبداللَّه» است. و در اواخر قرن اول يا آغاز قرن دوم هجرى در شهر كوفه به دنيا آمده است.
وى از اصحاب جليل القدر امام صادق و امام كاظم عليهما السّلام بوده است. او در نزد ائمّه عليهم السّلام از جايگاه رفيع و منزلت عظيمى برخوردار بوده و از اصحاب خاص آنان به شمار می رفته است .
در عصر امام صادق- عليه السّلام- و امام كاظم- عليه السّلام- در ميان مردم كوفه وكيل آنان بوده، نيز از جانب امام صادق- عليه السّلام- وظيفه داشت با اموالى كه از طرف او در اختيارش گذاشته شده بود و يا اجازه اخذ آنها را از مردم داشت، ميان مردم را اصلاح كند و اختلافها را بردارد.
جايگاه رفيع مفضّل در روايات
مهمترين دليل عظمت اين شخصيت كم نظير اسلامى، روايات بسيارى است كه در فضيلت و برترى او از خود امامان- عليهم السّلام- رسيده است، اين روايات به قدرى زياد است كه ذكر همه آنها در اين مقدمه نمی گنجد.ازجمه:
- شيخ مفيد، با سند صحيح از امام صادق- عليه السّلام- نقل می كند:
اى مفضّل! به خدا سوگند تو را و دوستدار تو را دوست دارم. اى مفضّل! اگر همه اصحاب من آنچه را كه تو می دانى می دانستند، هيچ گاه ميان دو كس از آنان اختلافى رخ نمی داد.
«به خدمت امام كاظم- عليه السّلام- شرفياب شدم. در اين هنگام، فرزند بزرگوارش، على بن موسى- عليهما السّلام- در نزد او بود. امام كاظم- عليه السّلام- به من فرمود: اى محمّد! عرض كردم: بله بفرماييد، فرمود: اى محمّد! مفضّل انيس و همدم و راحتى بخش من بود و تو نيز همدم و باعث راحتى آن دو [امام رضا و جواد- عليهما السّلام-] هستى.»
- «كلينى»- رضوان اللَّه عليه- در كتاب گرانقدر «كافى» با چند واسطه، از ابن سنان و او از مفضّل نقل می كند:
«امام صادق- عليه السّلام- فرمود: هر گاه ميان دو نفر از شيعيان مامنازعه اى رخ داد با مال من بين آنان آشتى برقرار كن.»
«امام صادق- عليه السّلام- فرمانم داد كه به نزد مفضّل بروم و مرگ اسماعيل- عليه السّلام- را به او تسليت بگويم. آنگاه امام- عليه السّلام- فرمود: به مفضّل سلام برسان و به او بگو: مصيبت مرگ اسماعيل بر ما وارد شد و صبر كرديم. تو نيز چون ما در اين مصيبت صابر باش. ما چيزى خواستيم و خدا چيزى ديگر اراده كرد و ما تسليم امر خداى جلّ و علا شديم.» مرحوم خويى- رضوان اللَّه عليه- در كتاب گرانقدر «معجم رجال الحديث» در ذيل اين حديث مىگويد: «اين روايت نشان از شدت علاقه امام صادق- عليه السّلام- به مفضّل بن عمر دارد و روايت، صحيح است.»
«به امام صادق- عليه السّلام- عرض كردم: جانم فداى شما باد. من هر گاه كه در ميان گروههاى دانشمندان كوفه می نشينم، از بس در ميانشان اختلاف عقيده می بينم، گاه در ترديد می افتم، ولى هنگامى كه به «مفضّل بن عمر» روى می آورم، مرا چنان آگاه می كند كه راحت می شوم و دلم آرام می گيرد. امام صادق- عليه السّلام- فرمود: بله اى فيض! حقيقت چنان است كه می گويى.»
«در يك روز گرم و سوزان، در زمينى كه امام صادق- عليه السّلام- در آن مشغول كار بودند و عرق از سينه مباركشان سرازير بود، به خدمت آن حضرت رسيدم تا در باره «مفضّل بن عمر» بپرسم. پيش از آنكه حرفى بزنم، امام- عليه السّلام- فرمود: به خدايى كه جز او خدايى نيست، مفضّل بن عمر جعفى مرد خوبى بود. آن گونه كه من شمردم، امام عليه السّلام سى و چند بار اين عبارت را همچنان تكرار كرد.»
به راستى كه تنها يكى از اين احاديث كافى است كه نشان از عظمت و جايگاه والاى اين مرد بزرگ باشد. اميد كه خواننده عزيز به شتاب از احاديث ایشان نگذرد و با تفكر و تدبر در آنها بخوبى از جايگاه مفضّل آگاه گردد.
منبع:شگفتيهاى آفرينش( ترجمه توحيد مفضل)
نويسنده: مفضل بن عمر- ميرزايى، نجف على