• تماس  
  • زیارت عاشورا

امام حسین علیه السلام:

اگرچه دنيا گران بها شمرده می شود امّا پاداش خداوند، بلندپايه و گرامی تر است.

اگر بدن ها برای مرگ آفريده شده اند کشته شدن با شمشير در راه خدا، برتر است.

اگر روزی ها تقسيم و اندازه گيری شده اند بنا بر اين، حرص نورزيدن در کسب روزی، زيباتر است.

اگر نتيجه جمع کردن اموال در اين جهان، رها کردن آنهاست پس چرا انسان بر چيزی که رها می شود، بخل بورزد؟

 

بحار الأنوار: ج 44 ص 374 و ج 45 ص 49

شیعه هدایت شده یا شخصیتی ساختگی؟؟؟؟

15 اردیبهشت 1394 توسط hosna
شیعه هدایت شده یا شخصیتی ساختگی؟؟؟؟

مرتضى رادمهر، حجت الإسلامي كه وهابي‌ها ساختند و خود او را كشتند

سالها است كه وهابى‌ها، روى يك شخصيت موهوم و ساختگى به نام “مرتضى رادمهر” مانور داده‌اند و تا امروز نيز فرياد مى‌زنند كه مرتضى رادمهر، طلبه ممتاز حوزه علميه قم بوده ، پس از تحقيقات گسترده، سنى شده و سپس در كشور بيگانه كشته شده است .

همچنين چند هفته‌اى است كه شبكه‌هاي وهابى تبليغ كتاب او را آغاز كرده است و هر روز كتاب او را معرفى و به مردم توصيه مى‌كند كه حتما اين كتاب را بخوانند و از او الگو بگيرند.

از اين رو، برآن شديم تا به صورت گذرا اين كتاب را مرور و شمه‌اى از مطالب اين كتاب را در معرض قضاوت خوانندگان عزيز قرار دهيم .

بدون شك، چنين شخصيتى هرگز وجود خارجى نداشته . حتى نويسنده اين كتاب نيز، حتى يكبار حوزه علميه قم را نديده و با نحوه تحصيل در آن آشنا نبوده است. براى اثبات اين مطلب به چند شاهد از كتاب او اشاره خواهيم كرد .

ادله عدم آشنايي رادمهر با سير تحصيلي حوزه علميه
سپري كردن دوره سطح و خارج در مدارس مربوط به دوره مقدماتي حوزه !

ايشان در این كتاب مى‌نويسد:

بالاخره تحصيلات دوره‌ي دبيرستان نيز به همين ترتيب در كنار گذراندن دروس حوزوي به پايان رسيد.

دوره‌ي سطح و خارج علوم حوزوي را در “حوزه‌ي علميه رضويه” سپري كردم.

اولا: مدرسه مباركه رضويه و مدارس همانند او، اصلا برنامه‌اى براى دروس خارج ندارند . همه كسانى كه با حوزه علميه آشنا هستند مى‌دانند كه دروس خارج به صورت آزاد در مسجد اعظم، مدرسه فيضيه، مدرسه حضرت آيت الله گلپايگانى و … خوانده مى‌شود ؛

ثانياً: دوره مقدمات و سطوح‌، حد اقل ده سال و دوره خارج فقه و اصول بيش از 15 تا بيست سال طول مى‌كشد، ايشان چگونه توانسته‌اند در مدت پنج سال (از سال 63 تا 68) اين راه طولانى و سخت را بگذراند؟

ثبت نام در درس خارج (درسي كه ثبت نام ندارد !)، آنهم بعد از شركت در درس خارج در مدرسه رضويه !

ايشان مدعى شده است كه :
در سال 1368 براي گذراندن سال ششم حوزوي (اول خارج) در حوزه‌ي علميه “فيضيه” قم ثبت‌نام كردم.
اين مطلب آن قدر خنده داراست كه به قول معروف، مرغ پخته را نيز به خنده مى‌آورد.

اولا: ايشان در صفحه قبل گفتند كه دوره سطح و خارج را در مدرسه رضويه سپرى كرده‌اند، در اين جا مى‌گويد كه براى سال اول خارج ثبت نام كرده‌اند؟ كدام را باور كنيم؟

ثانياً: كى تا به حال دروس دوره خارج در قم ثبت نامى بود كه ما خبر نداريم؟

حتى مردم عادى نيز مى‌دانند كه شركت در درس خارج فقه و اصول نيازى به ثبت نام ندارد؛ بلكه به صورت آزاد برگزار مى‌شود.

ثالثاً: درس خارج، از سال ششم حوزوى شروع نمى‌شود؛ بلكه بعد از ده سال؛ آن‌هم اگر كسى در امتحانات پايه‌هاي يك تا ده موفق شود و شبانه روز درس خوانده باشد، مى‌تواند وارد درس خارج بشود . آنهم بدون ثبت نام ! سال ششم حوزوى كتاب رسائل و مكاسب آغاز مى‌شود.

البته الآن متون درسى تفاوت كرده است؛ اما كسى در سال ششم نمى‌تواند در درس‌هاى خارج شركت نمايد.

گرفتن شهريه از علمايي كه هيچ‌گاه شهريه ندادند !:

نويسنده وهابى ادعا كرده است كه در آن سال‌ها از آيت الله اميني، آيت الله مشكينى و آيت الله وحيد خراسانى شهريه مى‌گرفته است:
توضيحاً اينكه در حوزه‌ي علميه قم روال بر اين بود كه كمك هزينه‌هاي تحصيلي طلاب كه رقمي معادل شش تا هفت هزار تومان توسط دفاتر سه‌گانه و تحت نظارت شخصيت مرجع روحاني بود. كمك هزينه تحصيلي من زير نظر آيت الله اميني، آيت الله مشكيني، آيت الله وحيد خراساني پرداخت مي‌شد.

اولاً: سال 68 شهريه شش هفت هزار تومانى آن هم براى يك شخص مجرد، دروغى بيش نيست. حد اكثر شهريه‌اى كه طلاب مجرد در آن سال‌ها مى‌گرفتند؛ چيزى در حدود هزار و سقف شهريه براي متاهلين آنهم در درس خارج دو هزار تومان بوده است نه شش و هفت هزار تومان .

ثانياً: آيت الله امينى و آيت الله مشكينى در طول تاريخ حوزه علميه قم شهريه نداده‌اند. در حوزه علميه كسانى شهريه مى‌دهند كه رسما اعلام اجتهاد مى‌كنند و مقلد دارند؛ در حالى كه اين دو شخصيت هيچگاه و به ويژه در آن سال‌ها چنين كارى انجام نداده‌اند.

حضرت‌‌ آيت الله وحيد خراسانى مد ظله العالى نيز در آن سال‌ها شهريه نمى‌دادند؛ بلكه شهريه ايشان به صورت رسمى تقريبا از ده سال پيش آغاز شده است و پيش از آن گاهى تقسيمى مى‌داند؛‌ اما شهريه رسمى نداشته‌اند؛ به خصوص در ده 60 هجرى شمسى .

در آن سال‌ها شهريه توسط حضرات آيات عظام : خوئي، گلپايگاني، مرعشى نجفى ، اراكى و… شهريه پرداخت مى‌شد و اين بزرگواران زعماى حوزه علميه قم بوده‌اند.

پايان ترم اول خارج !!!

ايشان، ادعاى مضحك ديگرى را مطرح مى‌كند كه دروغگو بودن نويسنده را بيش از پيش روشن مى‌كند:

در شروع سال سوم دانشگاه كه همزمان با پايان ترم اول خارج دروس حوزوي‌ام بود، مشكل جديدي كه مانع ادامه تحصيل در حوزه شد اين بود كه بيشتر دروس اين سال در دانشگاه به صورت عملي بود و مي‌بايست در بيمارستان حضور مي‌يافتم. به همين دليل وقفه‌اي در دروس حوزوي ايجاد شد.
اولا: در آن سال‌ها حتى درس‌هاى مقدمات و سطح نيز به صورت ترمى برگزار نمى‌شده است؛ چه رسد به دروس خارج كه حتى امروزه نيز به صورت آزاد برگزار مى‌شود نه به صورت ترمى واحدى .

اين دروغگوى وهابى اگر يك روز در درس‌هاى خارج شركت كرده بود، چنين ادعاى خنده دار را مطرح نمى‌كرد و آبروى خودش را نمى‌برد .

ثانيا: ايشان در همين كتاب مدعى شده‌اند كه در دانشگاه شهيد بهشتى تهران، دانشجوى رشته پزشكى بوده‌اند و سيزده ترم پزشكى نيز در اين دانشگاه خوانده‌اند؛ اما چگونه مى‌شود كه همزمان هم در دانشگاه شهيد بهشتى تهران سيزده ترم پزشكى خواند و همزمان در حوزه علميه قم نيز مشغول گذراندن ترم‌هاى ! دروس خارج شد؟!!!

البته شايد از قدرت طى الأرض استفاده كرده‌اند !!
در ادامه و براى اين كه ثابت كند چه طلبه ممتازى بوده، مدعى مى‌شود كه در يك مناظره كه از سوى حوزه علميه قم طراحى شده بود، شركت كرده و علماى سنى منطقه تركمن صحرا را شكست داده است:

الف) در وقت مشغول بودن به دروس دانشگاهيم بودم كه يكدفعه به حوزه‌ي علميه فيضيه قم احضار شدم. گويا برنامه ريزي‌هايي انجام شده بود تا جلسه مباحثه و مناظره پيرامون اصول و مباني اعتقادي مذهب شيعي و مذاهب چهارگانه اهل سنت در قم برگزار شود و مرا خواسته بودند تا در اين جلسه شركت داشته باشم. البته انتخاب در گزينش من و شركت در اين مناظره علمي به نحوي بود كه گويا در شمار طلبه‌هاي موفق و ممتاز قرار گرفته بودم. به اتفاق چند طلبه ديگر جهت مباحثه و مناظره در مقابل تعدادي از روحانيون سني منطقه تركمن‌صحرا قرار گرفتيم.

اولا: ايشان گفتند كه طلبه مدرسه قديريه و بعد رضويه بوده‌اند، چطورى از مدرسه حوزه علميه فيضيه قم، احضار شده‌اند؟

ثانيا : با وجود اين همه استاد، چرا شما را خواسته‌اند؟ چرا بزرگان فن مناظره و علم كلام در اين مناظره حاضر نبوده‌اند؟

آيا علماى اهل سنت تركمن صحرا از يك طلبه شكست خورده‌اند؟

ثالثا: هيچگاه در تاريخ حوزه علميه قم، چنين مناظره‌اى برگزار نشده است ، علماى تركمن صحرا مى‌توانند اين جا شهادت بدهند و از خود دفاع كنند . البته ايشان نام نمى‌برد كه چه كسانى از علماى سنى در اين مناظره حاضر بوده‌اند و از اين طلبه شكست خورده‌اند و گر نه به راحتى مى‌شد از عالم مورد نظر صحت و سقم آن را سؤال كرد.
نشر خبر شكست علماي اهل سنت از راد مهر در روزنامه‌ها همراه با عكس راد مهر:

ادعاى جالب ديگرى را نیزمطرح كرده است:

با خاتمه يافتن جلسه، خبر موفقيت ما و شكست دادن و محكوم كردن علماي سني در روزنامه‌هاي همراه عكسهايي از من به چاب رسيدند.

براى دروغ بودن اين مطلب همين بس كه هيچ عكسى از حجت الإسلام مرتضى رادمهر در مجامع عمومى شيعى در دست نيست و اگر چنين عكسى بود، حتما آن را نشان مى‌دادند.
اگر ايشان عكسى در روزنامه داشتند كه مجبور نمى‌شدند اين همه از فتوشاپ استفاده كنند و عكس‌هاى تقلبى نشان بدهند . فرض مى كنيم كه ايشان راست مى‌گويند، تاريخ دقيق اين قضيه چه زمانى بوده، كه خيلى سريع از آرشيو روزنامه‌ها پيدا كنيم .

دعاي كميل و شركيات:

در صفحه پنجاه و هفت از اين كتاب، ادعا مى‌كند كه چون در دعاى كميل مطالب شرك‌‌آلود بود،‌‌ از خواندن آن خوددارى كرديم:

به هر حال همنشيني و مجالست با شيخ عبدالله آن چنان ما را مشغول كرده بود كه ظرف مدت يك هفته اقامت، نه تنها چنان رغبت به حضور در مجالس و مناسبت‌هاي مذهبي شيعي مثل زيارت قبور و غيره نداشتيم، بلكه از آن نيز اكراه داشتيم، خصوصا اينكه قرار بود دعاي كميل در حرم “حضرت زينب” توسط من قرائت شود، اما به حسب معتقدات اهل سنت كه خواستن و تقاضاي رفع حاجت، جز از ذات پاك خداوند از شخصيت‌ها و الگوهاي ديني تحت هر شكل و عنوان نادرست و قريب به شرك مي‌باشد، لذا از خواندن دعاي كميل نيز امتناع نموديم
نويسنده اين افسانه اگر در عمر خودش يكبار دعاى كميل را شنيده ويا خوانده بود، چنين ادعا مضحك و دور از واقعيت را مطرح نمى‌كرد. تمام شيعيان عالم مى‌دانند كه اين دعا، مناجات و گفتگوى اميرمؤمنان عليه السلام با خداوند است كه آن را به كميل بن زياد ياد داده و به نام او مشهور شده است.
اين چه حجة الإسلامى است كه در تمام عمر خودش يكبار هم دعاى كميل نخوانده است!!!


رسيدن به رتبه حجت الإسلام:

ادعا مى‌كند كه در حوزه علميه به رتبه “حجت الإسلام” رسيده است :

در عرصه و ميدان علوم حوزوي تا رسيدن به رتبه “حجت الاسلام” شدن و معمم شدن و در حوزه علميه فيضيه قم و به طور همزمان تحت شديدترين بمباران‌هاي تربيتي و عقيدتي نيز قرار داشته‌ام… .
اين نيز دروغى است آشكار و خنده‌آور . از كى تا به حال، حوزه علميه به كسى رتبه داده است؟

القابى همچون حجت الإسلام، ثقة‌ الإسلام، استاد، آيت الله و … القاب رسمى نيست كه حوزه علميه آن را به كسى اعطا كند؛ بلكه القابى است كه براى احترام به هر روحانى معممى گفته مى‌شود. يعنى اين طور نيست كه مثلا شخصى پنج سال درس بخواند به رتبه حجت الإسلام برسد، ده سال درس بخواند آيت الله شود و …
نحوه كشته شدن توسط عمويش كشته شده يا يا با آمپول زهر در زندان؟

از صفحه 101 تا 102 كتاب نحوه كشته شدن اين حجت الإسلام توسط دوست و رفيق او بازگو شده است كه بخش‌هاى از آن را مرور مى‌كنيم:

اشکهايي که در چشمهايم جمع شده بود روي گونه‌هايم سرازير شد. بغض گلويم را بشدت فشرد. آرام گفتم: برادران، مرتضي را بشهادت رسانده‌اند. به او زهري بسيار خطرناک تزريق کرده‌اند. او بيشتر از چند روز مهمان اين دنيا نيست! …

مرتضي رادمهر چند روز پس از آخرين ديدارم با او در کويته جام شيرين شهادتي که در زندان کرمان بدست او داده بودند را سر کشيد.

در اين جا ادعا شده است كه ايشان توسط آمپول زهرى كه در زندان كرمان به او تزريق شده بود، بعد از آزادى و چند روز بعد از آن در كويته پاكستان از دنيا رفته است؛ در حالى كه كارشناس وهابى شبكه كلمه كه اين كتاب را تبليغ مى‌كند، مى‌گويد كه او توسط عموى خودش با شديدترين و فجيع‌ترين وضع ممكن كشته شده است؟

بعد از سني شدن ، با لباس روحانيون شيعه ، عقايد اهل سنت را ترويج مي كرد !

نويسنده در كتاب خود ، با پرده برداري از واقعيت دروني خويش ، در مورد يكي از سخنراني‌هاي خود بعد از سني شدن اينچنين مي‌گويد كه :

پس از حضور در كردستان در چهار جاي مختلف با لباس روحاني شيعي به ايراد سخن پرداختيم
در واقع اين سخنان ، نشانگر باطن نويسنده است كه حاضر است با تغيير چهره و ظاهر ، به تبليغ عقيده خود بر ضد شيعيان بپردازد ، حال از كجا مشخص اين شخصي كه خود مي‌گويد با ظاهر شيعه تبليغ اهل سنت كرديم ، كتاب را نيز با همين حيله و نيرنگ ننوشته باشد ؟

تاريخ نوشتن كتاب : 27 ربيع الأول 1423 يا 16 ربيع الأول1422 :

نويسنده كتاب در پايان مى‌گويد كه اين كتاب را در 19/3/1380 و 27 ربيع الأول 1423 هجرى شمسى !!! نوشته است.

اولاً: ماه ربيع الأول از ماه‌هاى هجرى قمرى است و نه هجرى شمسى .

ثانياً: اين دو تاريخ با يكديگر مصادف نيست؛ بلكه يكسال و يازده روز اختلاف دارد .

براى آگاهى از اين مطلب به آدرس ذيل برويد و تاريخ 19/3/1380 را تبديل كنيد ببيند كه چه تاريخى به شما خواهد داد :

http://calendar.ut.ac.ir/Fa/Software/CalConv.asp

ادامه »

 نظر دهید »

شیعه هدایت شده یا جاسوس وهابیت؟؟؟

15 اردیبهشت 1394 توسط hosna
شیعه هدایت شده یا جاسوس وهابیت؟؟؟

شبکه های وهابی ادعا می‌کنند که شخصی به نام حســـن المؤیــد از مراجع شیعه در قم و نجف بوده که تغییر عقیده داده و وهابی شده است
؛ اما کارشناسان همین شبکه و همچنین سیاستمداران وهابی تصریح کرده اند که او از مراجع شیعه نبوده؛ بلکه جاسوس عربستان بوده است.

چندی است شبکه وهابی “نور” با اجرای پروژه ای تبلیغاتی مدعی شده که یکی از مراجع بزرگ شیعیان عراق، به مذهب اهل سنت گرویده است!

این شبکه وهابی در قالب ویژه برنامه تبلیغاتی و فضاسازی گسترده در این خصوص، از سویی با معرفی فردی به عنوان “مرجع تقلید بزرگ شیعیان” و از سوی دیگر ادعای گرویدن وی به مذهب اهل تسنن، سناریویی برای پیشبرد مأموریت ضدشیعی خود تدارک دیده است.

اما شخصی که این شبکه وهابی برای برنامه تبلیغاتی خود انتخاب کرده، مهره سوخته ای است که سابقه همکاری با سرویس های اطلاعاتی عراق و عربستان سعودی را به عنوان جاسوس دارد.

“شیخ حسین المؤید” همان مرجع بزرگ شیعیان در عراق[!] است که در دسامبر ۲۰۱۳ “ترکی بن بندر” خواهرزاده پادشاه عربستان در خصوص وی دست به افشاگری زده بود.

شاهزاده ترکی بن بندر آل سعود، در پی اختلافاتی که با خاندان سلطنتی عربستان داشت در ضمن افشاگری علیه خاندان سعودی، پرده از راز شخصی با نام شیخ حسین المؤید برداشت که عیان می کرد مرجع مورد ادعای شبکه نور در حکومت بعثی صدام در کسوت “جاسوس” با لباس روحانیت به این رژیم خدمت می کرده و اصلا به همین منظور وارد حوزه های علمیه عراق شده بود.

طبق اسناد موجود، شیخ المؤید پس از سرنگونی رژیم بعث در عراق، خود را در اختیار سازمان اطلاعات سعودی قرار می دهد تا در خدمت امرای وهابی خویش باشد.
بر پایه گزارش خبرگزاری رویترز (reuters)، ترکی بن بندر در افشاگری خود به این موضوع اشاره می کند:
«زمانی که در وزارت کشور و در اطلاعات سعودی مشغول بودم، شعبه ای خاص به نام “شعبه روافض” وجود داشت. بودجه این گروه به اندازه بودجه تونس، اردن و یمن بود. از جمله وظایف این شعبه، اجرای توطئه هایی علیه شیعه و بدنام کردن و بد جلوه دادن آن ها از طریق کتاب های جعلی پر از دروغ و تقلب جهت پخش در ایام حج در میان حجاج بود تا به این وسیله حجاج را به قتل شیعیان تحریک کنند.»

این افشاگری از سوی شاهزاده سعودی که توسط رویترز عربی منتشر شده بود، می افزاید: «در همان زمان اشتغالم در اطلاعات، حکومت سعودی یک روحانی نمای شیعه را به خدمت گرفته بود. وی از برجسته ترین افراد سازمان اطلاعات سعودی بود و فقط یک بار هفت میلیون دلار برای بازگشایی یک شبکه، مجله و رادیوی خاص از خزانه عربستان دریافت کرد. در مقابل این پشتیبانی ها، سعودی ها از وی خواسته بودند اوامرشان را اجرا کند…»

طبق گفته ترکی بن بندر،
«پس از مرگ این روحانی، دستگاه اطلاعاتی آل سعود، روحانی نماهای دیگری را به خدمت گرفت. برخی از آن ها به واسطه یک افسر سابق اطلاعات رژیم بعث عراق جذب شده اند و الآن در آن کشور به سر می برند. از جمله این افراد می توان از … و شیخ مؤید نام برد؛ کسانی که میلیون ها دلار از حکومت سعودی دریافت می کنند اما ثمری نخواهند داشت زیرا این افراد در نزد شیعه مهره سوخته هستند و به غیر از عده ای ساده لوح، کسی از آن ها پیروی نمی کند.»

شوی تبلیغاتی در مورد مرجع بزرگ شیعیان عراق!

نکته قابل توجه اینکه المؤید پس از ناکام ماندن در جذب شیعیان عراق، به یکباره در شبکه وهابی و عربی زبان “وصال” ظاهر می شود و به القای شبهه پرداخته و اعتقادات شیعه را باطل می داند تا زمینه را برای فتنه های سایر شبکه های وهابی خصوصا شبکه های فارسی زبان فراهم آورد.

شبکه وهابی نور به تبعیت از شبکه وصال عربی با دنبال کردن این سناریوی ضدشیعی، در برنامه ای با عنوان “در مسیر هدایت” جاسوس آل سعود را به عنوان مرجع بزرگ شیعیان عراق معرفی کرد و مدعی شد که وی به مذهب اهل سنت گرویده است.

اصرار شبکه نور بر این دروغ در حالی است که شبکه وصال عربی بعد از این اقدام رویترز، علیرغم اسناد موجود، با عقب نشینی از مدعای خود اعلام کرد که المؤید را به عنوان مرجع شیعیان عراق معرفی نکرده است. در همین زمینه “طه الدلیمی” کارشناس ثابت و برجسته شبکه وهابی وصال، در این شبکه عنوان کرد: «شیعیان عراق چهار مرجع بیشتر ندارند… بعضی آمدند گفتند که شیخ حسین مؤید یک مرجع شیعی است که سنی شده است؛ این یک دروغ است… خودتان دروغ می گوئید و دروغ خود را بزرگ می کنید…»
گویا مخاطب این کارشناس وهابی، شبکه نور و عوامل آن هستند که همچنان بر این دروغ بزرگ اصرار دارند و بی توجه به فاش شدن حقیقت ماجرا، کماکان به فریب و تحمیق مخاطبان خود ادامه می دهند.

اکنون شبکه نور باید پاسخگو باشد که با اجرای این سناریوی تفرقه برانگیز، سخنگوی اهل سنت ایران است -چنان که ادعا می کند- یا مجری سیاست های رژیم وهابی آل سعود؟

آیا جز این است که شبکه نور با اجرای این شوی تبلیغاتی، نقش مترجم شبکه های وهابی عربی زبان را برای اهل سنت ایران بازی می کند؟

آیا ادعای سایر اشخاصی که در شبکه مورد اشاره با عنوان “رافضی هدایت شده” در برابر دوربین حاضر می شوند، از درستی و وثاقتی به اندازه همین دروغ بزرگ برخوردار است؟!

 نظر دهید »

دلیل بر مقام عصمت حضرت زینب سلام الله علیها!!!!!!

14 اردیبهشت 1394 توسط hosna

علامه مامقاني در كتاب شريف تنقيح المقال، آورده است:
«زينب عليها السلام مانند امام عليه السلام داراي مقام عصمت بوده و كسي را نمي رسد كه انكار كند و نپذيرد و اگر چنين نبود،
هر آينه امام حسين عليه السلام مقدار و پاره اي از بار سنگين امامت و پيشوايي روزگار را زماني كه امام سجاد عليه السلام بيمار بود بر او حمل و واگذار نمي نمود و پاره اي از وصايا و سفارش هاي خود را به او وصيت نمي كرد و امام سجاد عليه السلام او را در بيان احكام و آن چه كه از آثار و نشانه هاي ولايت و امامت است، نايبه به نيابت خاصّه و جانشين خود نمي گردانيد».

 نظر دهید »

ز ی ن ب

14 اردیبهشت 1394 توسط hosna

اگر زینب سلام الله علیها نبود؟؟؟؟؟؟؟؟؟
*** اگرزينب نبود, سلسله امامت به دست شقي ترين آدمي زادگان در نخستين روزهاي امامت چهارمين امام شيعيان مي گسست و رسالت الهي امامان عليهم السلام در تبيين صحيح و راستين دين محمد صلي الله عليه و آله ناتمام مي ماند .

عباس محمود عقاد، در روايت شاعرانه خويش از كربلا، مي نويسد:
«و آن گاه كه زينب _عليها السلام_ با شنيدن فرمان ابن زياد در به قتل رسانيدن علي بن حسين _عليه السلام_ بي درنگ و قدرتمند خود را به برادرزاده عزيزش و امام معصوم زمانش رسانيد, او را در آغوش كشيد و فرياد مخالفت سرداد و آن چنان ابن زياد و مأمورانش را حيرت زده و مبهوت ساخت كه ناخودآگاه دست از تصميم پليدش كشيد. بدون شك اگر فداكاري زينب نبود، نزديك بود از تنها بر جاي مانده از نسل حسين _عليه السلام_ نيز فقط نشاني از نام او بر زبان ابن زياد ملعون باقي بماند».

*** آری!! زينب عليها السلام آمد تا امروز ما امام زماني حاضر و ناظر داشته باشيم.
نخستين فضيلت در خلاصي امام چهارم عليه السلام از آن زينب است؛ زيرا زينب بود كه در كربلا و كوفه تيغ شمر و ابن زياد را از او دور ساخت. آن گاه كه به سختي دامان زين العابدين عليه السلام را چسبيد و گفت: «سوگند به پروردگار او را مفارقت نخواهم كرد . اگر او را مي كشي مرا هم با او بكش»

محمدجواد مغنيه, متفكر صاحب نام لبناني مي نويسد:
«علي عليه السلام علوم رسول خدا صلي الله عليه و آله را كه مستقيماً از فرستاده الهي دريافت كرده بود، به ذريه و اولاد خويش سپرد و اين علوم از طريق آل و ذريه او به دست ما رسيد».

اين حقيقت بر امويان نيز پوشيده نبود. از اين رو خواستند ذريه علي _عليه السلام_ را نابود كنند و از نسل او زنده اي باقي نگذارند تا همه آثار امام را از هستي ساقط سازند .بهترين دليل اين سخن گفته شمربن ذي الجوشن است كه «فرمان امير عبيدالله بر اين صادر شده است كه همه اولاد حسين كشته شوند».

شمر اين سخن را وقتي گفت كه جهت قتل امام زين العابدين _عليه السلام_ شمشير بركشيده بود. همان هنگام زينب، عمه امام سجاد _عليه السلام_ در ميان آنان قرار گرفت و گفت : «كشته نخواهد شد مگر اين كه من نيز كشته شوم».

از اين سخن شمر مي توان دانست كه چرا حتي طفل شيرخوار حسين _عليه السلام_ را نيز به قتل رساندند. امويان دو سرور اهل بهشت, حسن و حسين _عليهما السلام_ را به قتل رسانيدند و فرزندان حسين _عليه السلام_ را نابود ساختند و از ميان آنان جز زين العابدين _عليه السلام_ از چنگال مرگ نجات نيافت.

نخستين فضيلت در خلاصي امام چهارم عليه السلام از آن زينب است؛ زيرا زينب بود كه در كربلا و كوفه تيغ شمر و ابن زياد را از او دور ساخت. آن گاه كه به سختي دامان زين العابدين عليه السلام را چسبيد و گفت:

«سوگند به پروردگار او را مفارقت نخواهم كرد . اگر او را مي كشي مرا هم با او بكش».

*** زينب(س)ضامن بقاي اسلام

آری، وجود زينب عليها السلام ضامن بقاي اسلام و علوم نبوي و علوي بود و حضورش سلسله ولايت و امامت را از گزند حوادث تلخ و نابودگر مصون داشت. اگر زينب نبود، در زمان بيماري و بستري گشتن امام سجاد عليه السلام مردم چگونه حلال و حرام خدا را مي شناختند و گره از مشكلات شرعي خويش مي گشودند؟!

راستي در زمان اختفاي مصلحت آميز امام چهارم عليه السلام هدايت جامعه به سوي ناب ترين فرامين اسلامي به عهده چه كسي جز زينب عليها السلام بود؟!

شيخ صدوق مي نويسد: «حضرت زينب عليها السلام نيابت خاصي از طرف امام حسين عليه السلام داشت و مردم در مسائل حلال و حرام به او مراجعه مي كردند. از او مي پرسيدند تا اين كه حضرت سجاد عليه السلام بهبود يافت».

اگر زينب نبود, عاقبت حادثه عاشورا چه مي شد؟ اين حادثه چگونه به حماسه مبدل مي گشت؟ آيا در كندوكاو داستان كربلا از نيم روز عاشورا به بعد, صدايي رساتر از صداي زينب عليها السلام و فريادي افشاگرانه تر از فرياد او يافته اي؟!

سرّ ني در نينوا مي ماند اگر زينب نبود كربلا در كربلا مي ماند اگر زينب نبود

*** عمروبن سعدالاشراق, والي مدينه در زمان حكومت يزيد, پس از بازگشت كاروان اسرا به مدينه به يزيد چنين نوشت: «همانا كه وجود او زينب عليها السلام در ميان مردم مدينه اذهان را مي آشوبد. او زني سخنور و عاقل و خردمند است و عزم كرده تا با هوادارانش انتقام خون حسين عليه السلام را بگيرد»

*** در كتاب «احتجاج» طبرسي چنين روايت شده است: «چون زينب عليها السلام دختر علي عليه السلام به جانب مردم اشاره كرد كه ساكت شوند با همان اشاره، نفس ها در سينه حبس شد و زنگ شتران از صدا افتاد. پس شروع به سخن كرد… . مردم، با شنيدن اين سخنانِ ملامت انگيز، حيرت زده و مبهوت گريستند و دست هاي خود را از حسرت و اندوه به دندان مي گزيدند».

اين حقيقت چنان آشكار بود كه كارگزاران ستم پيشه آن زمان نيز زبان به اعتراف گشودند.

عمروبن سعدالاشراق, والي مدينه در زمان حكومت يزيد, پس از بازگشت كاروان اسرا به مدينه به يزيد چنين نوشت: «همانا كه وجود او زينب _عليها السلام در ميان مردم مدينه اذهان را مي آشوبد. او زني سخنور و عاقل و خردمند است و عزم كرده تا با هوادارانش انتقام خون حسين عليه السلام را بگيرد».

و نتيجه آن شد كه از شدت احساس خطر از نشر و تبليغ انديشه عاشوراي حسين عليه السلام تصميم به تبعيد حضرت زينب عليها السلام از مدينه گرفتند.

كمال السيد، در كتاب «زني به نام زينب عليها السلام» مي نويسد: «زني به نام زينب عليه السلام كه در سينه اش قلب علي عليه السلام مي تپيد و در چشمانش فروز زندگي حسين عليه السلام موج مي زد، به كاخ يزيد وارد شد با گام هايي استوار… در برابر اين همه صلابت و سترگي, يزيد و ابن زياد از تخت هايشان فرو افتادند…. . يزيد در مقابل منطق سرخ زينب _عليها السلام_ مثل مگس كوچك و ناچيز شده بود و شايد براي نخستين بار بود كه باور كرد حسين عليه السلام هنوز زنده است. هنوز در كربلا مي جنگد و نزديك است كه به دروازه هاي دمشق برسد».

 نظر دهید »

برخی روایات منقول از حضرت زینب سلام الله علیها

13 اردیبهشت 1394 توسط hosna
برخی روایات منقول از حضرت زینب سلام الله علیها

راويان حديث از زينب كبري عليهاالسلام

بايد توجه داشت كه ارزش روايات نقل شده از حضرت زينب (عليهاالسلام) فراتر از رواياتي است كه راويان ديگر نقل كرده اند، زيرا اين بانوي بزرگ خود عالمه اي غير معلمه بود و رواياتي را كه نقل مي كرد، بي هيچ شبهه اي، معتبر و مستنداند. حتي روايت هايي كه در سنين كودكي از او نقل شده اند. اين بانوي بزرگوار كه پنج سال قبل از وفات رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به دنيا آمد، از مادرش فاطمه زهرا (عليهاالسلام)، پدرش علي (عليه السلام)،اسمأ بنت عميس، و ام ايمن روايت نقل مي كرد. شمار راويان از وي بسيارند كه مي توان به: علي بن حسين (عليه السلام)، ابن عباس، محمد بن عمر، عطأ بن سائب، فاطمه بنت الحسين، محمد بن جابر، عباد عامري و … اشاره كرد.

حال به بيان برخي از روايات نقل شده از حضرت زينب عليهاالسلام مي پردازيم.

وسيله ارتباط خلق و خالق
ابوبكر با اين سند: محمد بن زكريا، جعفر بن محمد بن عماره كندي، پدرش، حسين بن صالح، دو مرد از بني هاشم، از حضرت زينب (عليهاالسلام) دختر علي (عليه السلام) روايت كرد كه زينب عليهاالسلام فرمود: «قالت فاطمه عليهاالسلام: … و نحنُ وسيلتهُ في خلقهِ و نحنُ خاصته و محل قدسه و نحن حجته في غيبه و نحن ورثه انبيائه…»؛ «ما وسيله ارتباط خدا با مخلوق هاي او هستيم. ما برگزيدگان خداييم و جايگاه پاكي ها، ما راهنماهاي روشن خداييم و وارث پيامبران او هستيم .»

بهشت جايگاه شيعيان

ابي حجاف (از محمد بن عمر بن حسن)، از زينب، به نقل از فاطمه عليهاالسلام و اشجع، بليد بن سليمان (از ابي حجاج، محمد بن عمرو هاشمي) از زينب دختر علي (عليه السلام) نقل كرد كه فاطمه عليهاالسلام فرمود: «قالت فاطمه عليهاالسلام: ان رسول الله قال لعلي اما انك يابن ابي طالب و شيعتك في الجنه »، «و سَيجي ء اقوام ينتحلون حبكَ ثم يمرقونَ مِنَ الاسلامِ كما يمرق السهم مِن الرميه»؛ رسول خدا به علي (عليه السلام) فرمود: «اي پسر ابوطالب! همانا تو و رهروان تو در بهشت اند و به زودي قومي مي آيند كه از دوستي تو سخن مي گويند. آنگاه از اسلام فرار مي كنند، مانند پرت شدن تير از كمان.»

دوستي آل محمد صلي الله عليه و آله

روايتي مشهور به «فاطميات » در باب دوست داشتن آل محمد كه با اين اسناد نقل شده است: «… عن فاطمه بنت السجاد علي بن الحسين زين العابدين (عليه السلام) عن فاطمه بنت ابي عبدالله الحسين (عليه السلام) عن زينب بنت اميرالمؤمنين (عليه السلام) عن فاطمه بنت رسول الله (صلي الله عليه و آله) قالت: الا مَن ماتَ عَلي حُب آل محمد ماتَ شهيداً»؛ «آگاه باشيد هر كسي كه بر دوستي آل محمد بميرد، شهيد است.»

 نظر دهید »

حضرت زینب سلام الله علیها

13 اردیبهشت 1394 توسط hosna
حضرت زینب سلام الله علیها

پانزدهم ماه رجب المرجب سالروز وفات دخت ام ابیها،حضرت زینب کبری سلام الله علیها بر شیعیان امر المومنین علیه السلام تسلیت باد.

علم لدني حضرت زينب(س)
امام سجاد(ع) جمله معروفی درباره حضرت زينب(س) دارند، كه به ايشان مي فرمايند: «أنْتِ الْحَمْدُ للهِ عالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَيرُ مُفَهِّمَة؛ شكر خدا، تو داناي بدون آموزگار هستي و تو بانوي فهيمي هستي كه فهماننده اي نداشته اي»
حضرت زين العابدين(ع) در اين جملات به صراحت اعلام مي كنند كه عمه شان حضرت زينب(س) علم لدني دارند؛ يعني خداوند متعال مستقيما علم الهي را در وجود اين بانوي بزرگوار قرار داد و ايشان بدون اين كه تحت تعليم ظاهري قرار بگيرند، واجد علوم الهي شدند.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 229
  • 230
  • 231
  • 232
  • 233
  • ...
  • 234
  • ...
  • 235
  • 236
  • 237
  • ...
  • 238
  • ...
  • 239
  • 240

أَحسَنُواالحُسنـــىٰ

باسلام واحترام مقدم میهمانان عزیز را به وبلاگ مذهبی « أَحسَـــنُـواالْحُسنـــىٰ » خوش آمد می گویم. نام این وبلاگ برگرفته از آیۀ زیبای 26 سوره مبارکۀ یونس(ع) ، و هدف از ایجادآن، اشاعه و نشر فرهنگ ومعارف اسلامی ،کلام وحی واهل بیت(علیهم السلام) می باشد. امیدوارم بنده را با نظرات ارزشمنــد خود یاری نمایید. ان شـــاءالله

موضوعات

  • همه
  • همه موضوعات
  • تفسیر
  • احادیث
  • حکایات
  • اخبارتشیع
  • شبهات
  • کتاب شناسی
  • درمحضرمولا امیرالمومنین ع
  • مناسبت ها
    • محرم الحرام
      • آیات حسینی
      • روز نگار عاشورا
      • پرسمان حسینی
      • احکام عزاداری
      • کرامات الحسین(ع)
      • پای درس امام حسین(ع)
      • فضایل ااحسین(ع)
      • اعمال محرم
      • امام حسین از دیدگاه اندیشمندان جهان
      • سبک تربیت فرزند حسینی
      • امام حسین از دیدگاه اهل سنّت
      • سیرۀ امام حسین در اندیشۀ شهداء
      • اشعار حسینی
      • حکایات
      • مداحی
    • صفرالمظفر
      • شهادت دُردانۀ حسین(ع)
      • اربعین حسینی
      • آثار وبرکات زیارت امام حسین(ع)
      • شهادت کریم اهل بیت(ع)
        • مناظرات حضرت
        • حکایات الکریم
        • کرامات الکریم
        • تربیت حسنی
        • واپسین روزها
      • رحلت رسول الله(ص)
        • واپسین لحظات
      • شهادت عالم ال محمد(ص)
        • سیرۀ رضوی
        • حکایات رضوی
    • ربیع الاول
      • پای درس امام عسکری(ع)
      • طلوع خورشید مکه
        • نظرمفتیان وهّابی پیرامون جشن میلاد نبی(ص)
        • نظر اهل سنت درجشن میلادنبی(ص)
    • ربیع الثانی
      • وفات کریمۀ اهل بیت سلام الله علیها
        • روایات درفضیلت زیارت
        • مختصری از تاریخچۀ حرم
        • احادیث منقول از حضرت معصومه(س)
        • کرامات الکریمه
        • چهل حدیث قم واهل قم
          • حضرت رسول(ص)
          • حضرت امیر المومنین(ع)
          • حضرت امام صادق(ع)
          • حضرت امام کاظم(ع)
          • حضرت امام رضا(ع)
          • حضرت امام هادی(ع)
          • حضرت امام عسکری(ع)
      • طلـــوع خورشیـــد یازدهم
      • سیدالکریم،حضرت عبدالعظیم(ع)
    • جمادی الاول
      • ولادت حضرت زینب(س)
      • بانوی بی نشان(ایام فاطمیه)
        • پرسمان فاطمی
        • درانتظار شهادت
        • احادیث فاطمی
        • حکایات وفضایل حضرت زهرا(س)
        • کتابشناسی فاطمی
        • آموزه های زندگانی حضرت زهرا(س)
    • جمادی الثانی
    • رجب المرجب
    • شعبان المعظم
    • رمضان الکریم
      • ضیافت الهی
      • قمرماه رمضان
      • اسرار عبادات
      • دلنوشته های ماه رمضانی
      • در محضر قرآن
    • شوال
      • شهادت
    • ذی القعده
      • عالم آل محمد(ع)
        • کرامات الرضویه
          • به روایت اهل سنت
          • به روایت شیعه
      • میلادشمس الشموس
        • پرسمان رضوی
      • شهادت جوادالائمه(ع)
        • پرسمان جوادالائمه(ع)
    • ذی الحجه
      • پیوند آسمانی
      • داستانهای صوتی حج
      • عید ولایت وامامت
      • روزمباهله ونزول آیه تطهیر
      • روز خانواده
      • میلاد امام هادی(ع)
    • هفته دولت
    • هفته دفاع مقدس
    • ویژۀ دهۀ فجر
    • بصیرت سیاسی، انتخابات
  • درمحضر بزرگان
    • پندها وآموزه ها
    • دستورات
    • توصیه ها
    • طنز
  • اشعار
  • آدینه موعود
  • تصاویر
  • طوفان جاهلیت
  • پرسش وپاسخ
  • اخلاقی-تربیتی
  • آیات طلایی
  • صادق آل محمد(ع)
    • *حکایات وکرامات امام صادق (ع)
    • *پای درس امام صادق (ع)
    • امام صادق(ع)وعلماءاهل سنت
    • روایات مهدوی امام صادق(ع)
    • شاگردان امام صادق(ع)
    • گنج های بزرگ دنیا از زبان امام صادق(ع)
    • جوانان درکلام امام صادق(ع)
    • وصیت ها
  • از وهابیت بیشتر بدانیم
    • کلیپ های دیدنی
  • آزمون پایان دوره
تاریخ روز

همراه با قــــرآن در بهار قــــرآن

آیه قرآن تصادفی

لبخندهای پشت خاکریز

مهدویت امام زمان (عج)

جستجو

پیوند ها

  • دختر فاطمه ام
  • عفاف وحجاب
  • رهبرمعظم
  • ولایت
  • موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر عج

ز یارت عاشورا

زیارت عاشورا

عکس

کد ِکج شدَنِ تَصآوير

آیه قرآن
  • هدیۀ صلوات شما به چهارده معصوم علیهم السلام هنگام خوندن مطالب صدقۀ جاریه ای باشدبرای روز مبادایتان .
  • تماس