3. آيه مؤدت
قُلْ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرَاً إِلاّ المَوَدَّةَ فِي القُرْبَي. (شوري 23)
بگو: «من هيچ پاداشي از شما بر رسالتم درخواست نمي كنم جز دوست داشتن نزديكانم [اهل بيتم ].
اين آيه در ميان مفسران معروف به آيه «مودت» است. در منابع اهل سنت روايات فراواني است كه شأن نزول اين آيه را در باره اهل بيت عليهم السلام ثابت مي كند.
احمد بن حنبل در كتاب «فضائل الصحابة»، از ابن عباس نقل كرده است كه از رسول خدا سؤال شد مودت چه افرادي برما واجب است؟ فرمود: علي، فاطمه و دو فرزندش:
وفيما كتب إلينا محمد بن عبد الله بن سليمان الحضرمي يذكر ان حرب بن الحسن الطحان حدثهم قال نا حسين الأشقر عن قيس عن الأعمش عن سعيد بن جبير عن بن عباس قال لما نزلت قل لا اسألكم عليه اجرا الا المودة في القربي قالوا يا رسول الله من قرابتنا هؤلاء الذين وجبت علينا مودتهم قال علي وفاطمة وابناها عليهم السلام.
فضائل الصحابة لابن حنبل ج 2، ص 669، ح1141
طبراني در معجم الكبير نيز اين روايت را با همين سند نقل كرده است:المعجم الكبير، ج 3 ، ص 47، 2641؛ ج11، ص444، ح12259
احمد و طبراني و ابن ابي حاتم و حاكم از ابن عباس نقل كرده اند كه وقتي اين آيه نازل شد، گفتند: اي رسول خدا نزديكان شما كه مودت شان بر ما واجب است چه كساني هستند؟ فرمود: علي، فاطمه و پسرانش. و در سند اين روايت يك تن شيعه غالي قرار دارد ولي صدوق است.
بعد از اين به روايت ديگري كه از امام حسن عليه السلام نقل شده و آن حضرت به اين آيه استدلال كرده اند، اشاره مي كند و برخي از طرق آن را حسن مي داند:
وأخرج البزار والطبراني عن الحسن رضي الله عنه من طرق بعضها حسان أنه خطب خطبة من جملتها من عرفني فقد عرفني ومن لم يعرفني فأنا الحسن بن محمد صلي الله عليه وسلم … ثم قال وأنا من أهل البيت الذين افترض الله عز وجل مودتهم وموالاتهم فقال فيما أنزل علي محمد صلي الله عليه وسلم قل لا أسألكم عليه أجرا إلا المودة في القربي.
بزار و طبراني از امام حسن با طرق متعدد نقل كرده اند كه برخي از طرق آن حسن است. حسن بن علي خطبه خواند و از جمله فرمود: من از جمله اي اهلبيتي هستم كه خداوند مودت شان را واجب كرده است. پس از آن اين آيه را تلاوت فرمود….
الصواعق المحرقة علي أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 2، ص487
4. آياتي از سورة هل أتي
إِنَّ الأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْس كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا * عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا *يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا *وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَي حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيًما وَأَسِيرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء ولا شُكُورًا. (سورة الإنسان/ 5 - 9)
ابرار (نيكان) از جامي مي نوشند كه با عطر خوشي آميخته است.
از چشمه اي كه بندگان خاص خدا از آن مي نوشند، و از هر جا بخواهند آن را جاري مي سازند! آنها به نذر خود وفا مي كنند، و از روزي كه عذابش گسترده است مي ترسند. و غذاي (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند به مسكين و يتيم و اسير مي دهند. (و مي گويند:) ما شما را براي خدا اطعام مي كنيم و، هيچ پاداش و تشكري از شما نمي خواهيم.
اين آيات نيز در باره امير مؤمنان، فاطمه زهرا امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) نازل شده است.
زمخشری شأن نزول آيه را اين گونه آورده است:
عن ابن عباس قال: إن الحسن والحسين مرضا، فعادهما رسول الله صلي الله عليه وسلّم في ناس معه، فقالوا: يا أبا الحسن، لو نذرت علي ولدك، فنذر عليٌ وفاطمة وفضة جارية لهما إن برآ مما بهما أنْ يصوموا ثلاثة أيّام، فشفيا وما معهم شيء فاستقرض عليّ من شمعون الخيبري اليهودي ثلاثة أصوع من شعير، فطحنت فاطمة صاعاً واختبزت خمسة أقراص علي عددهم فوضعوها بين أيديهم ليفطروا فوقف عليهم سائل فقال: السلام عليكم أهل بيت محمّد، مسكين من مساكين المسلمين، أطعموني أطعمكم الله من موائد الجنّة، فآثروه، وباتوا لم يذوقوا إلاّ الماء، وأصبحوا صياماً، فلمّا أمسوا ووضعوا الطعام بين أيديهم وقف عليهم يتيم، فآثروه، ووقف عليهم أسير في الثالثة ففعلوا مثل ذلك، فلمّا أصبحوا أخذ علي رضي الله عنه بيد الحسن والحسين، وأقبلوا إلي رسول الله صلّي الله عليه وسلم، فلما أبصرهم، وهم يرتعشون كالفراخ من شدة الجوع، قال: ما أشدّ ما يسوؤني ما أري بكم، وقام فانطلق معهم فرأي فاطمة في محرابها قد التصق ظهرها ببطنها وغارت عيناها، فساءه ذلك، فنزل جبرائيل وقال: خذها يا محمّد، هنّأك الله في أهل بيتك فأقرأه السورة.
ابن عباس مي گويد حسن و حسين عليهما السلام بيمار شدند پيامبر صلي الله عليه وآله با جمعي از ياران به عيادتشان آمدند، و به علي عليه السلام گفتند: اي ابو الحسن! خوب بود نذري براي شفاي فرزندان خود مي كردي، علي و فاطمه عليهما السلام و فضه كه خادمه آنها بود نذر كردند كه اگر آنها شفا يابند سه روز روزه بگيرند .
چيزي نگذشت كه هر دو شفا يافتند، در حالي كه از نظر مواد غذايي دست خالي بودند علي عليه السلام سه من جو از شمعون يهودي قرض نمود، و فاطمه سلام الله عليها يك سوم آن را آرد كرد، و نان پخت، هنگام افطار سائلي بر در خانه آمد و گفت: السلام عليكم اهل بيت محمد سلام بر شما اي خاندان محمد! مستمندي از مستمندان مسلمين هستم، غذايي به من بدهيد خداوند به شما از غذاهاي بهشتي مرحمت كند، آنها همگي مسكين را بر خود مقدم داشتند، و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشيدند.
روز دوم را هم چنان روزه گرفتند و موقع افطار وقتي كه غذا را آماده كرده بودند (همان نان جوين) يتيمي بر در خانه آمد آن روز نيز ايثار كردند و غذاي خود را به او دادند (بار ديگر با آب افطار كردند و روز بعد را نيز روزه گرفتند).
در سومين روز اسيري به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد باز سهم غذاي خود را به او دادند هنگامي كه صبح شد علي عليه السلام دست حسن و حسين عليهما السلام را گرفته بود و خدمت پيامبر صلي الله عليه وآله آمدند هنگامي كه پيامبر صلي الله عليه وآله آنها را مشاهده كرد ديد از شدت گرسنگي مي لرزند! فرمود! اين حالي را كه در شما مي بينم براي من بسيار گران است، سپس برخاست و با آنها حركت كرد هنگامي كه وارد خانه فاطمه س شد ديد در محراب عبادت ايستاده، در حالي كه از شدت گرسنگي شكم او به پشت چسبيده، و چشمهايش به گودي نشسته، پيامبر ص ناراحت شد.
در همين هنگام جبرئيل نازل گشت و گفت اي محمد! اين سوره را بگير، خداوند با چنين خانداني به تو تهنيت مي گويد، سپس سوره” هل اتي” را بر او خواند.
تفسير الكشاف، ج4، ص670
اين روايت كه شأن نزول اين آيات را بيان مي كند، از طرق متعدد (سه تن از صحابه و امام صادق) نقل شده و البته در برخي از جزئيات با هم تفاوت دارند كه اين مطلب در اصل نزول آيه در ماجراي مريضي حسنين (عليهما السلام) و نذر امير مؤمنان و فاطمه زهرا براي شفاي آنها، ضرري وارد نمي سازد،ازجمله:
حاكم حسكاني در كتاب «شواهد التنزيل» اين روايت را از طريق اميرمؤمنان علي بن ابي طالب عليه السلام نقل كرده است، ايشان سندهاي ديگري را هم ذكر كرده كه به امام صادق عليه السلام مي رسد و اين طريق هم چند تا سند دارد. در«الجواهر الحسان في تفسير القرآن»(تفسير الثعالبي) ج 10، ص 99 از مجاهدعن ابن عباس، روح المعانی آلوسی وفخر رازی از عطاء عن بن عباس ، و…
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج)