چرا استکبار، از وهابيت پشتيباني ميکند؟؟؟
چرا استکبار جهاني در تمام موضعگيريها، جنگها و لشکرکشيها همراه وهابيت است و از آنها پشتيباني کامل ميکند؟ بازخواني نخستين پيمان رسمي وهابيها با بريتانيا اين ابهام را رفع ميکند.
مدتي است که عربستان سعودي بيمهابا به کشورهاي اسلامي لشکرکشي و نقش کلانتر منطقه را بازي ميکند، لشکرکشي به بحرين و کشتار مردم اين کشور به منظور دفاع از دولت غير مشروع آلخليفه در سالهاي گذشته و هم اکنون نيز هجوم به يمن به بهانه دموکراسي جديدترين جنايتهاي دولتي وهابيت به شمار ميرود که با پشتوانه و همراهي کامل سياسي، اطلاعاتي و نظامي استکبار جهاني صورت ميگيرد، وبه تازگی تهدید ایران.
سؤالي که پيش ميآيد اين است که چرا استکبار جهاني در تمام موضعگيريها، جنگها و لشکرکشيها همراه وهابيها است و از آنها پشتيباني کامل ميکند؟ بازخواني نخستين پيمان رسمي و دولتي وهابيها با بريتانيا اين ابهام را به صورت کامل رفع خواهد کرد.
عبدالعزيز بن عبدالرحمن آل سعود(پدر سلمان حاکم فعلي) به عنوان حاکم حجاز و نماينده فرزندان و نوادگان خودش (حاکمان بعدي) و «سِر پرسي کوکس» به عنوان نماينده مخصوص و تامالإختيار بريتانيا در خليج فارس در 18 صفر، سال 1334 هجري، مطابق با 26 دسامبر 1915م پيماني هفت مادهاي را بستند که بر اساس آن بريتانيا، کشور عربستان سعودي را به رسميت بشناسد و همواره و در تمام جنگها از آل سعود پشيباني کند.
سانت جون فيلبي که از او به عنوان جاسوس سه جانبه کشورهاي آمريکا، بريتانيا و شوروي در عربستان ياد ميکنند، در کتاب «بعثۀ الي نجد» صفحه 255 تا 257 اين تعهد نامه را به صورت کامل آورده است.
مقدمه اين کتاب توسط عبدالله الصالح العثيمين از اساتيد مشهور دانشگاههاي محمد بن سعود و امالقري مکه نوشته شده است، بنابراين در صحت مطالب اين کتاب نميتوانند خدشهاي وارد کنند.
ملک عبدالعزيز و سر پرسي کوکس پس از امضاي معاهده
متن کامل اين معاهده(که به دلیل اطالۀ مطلب تنها ترجمۀ آن آورده می شود)
بند اول
حکومت بريتانيا ميپذيرد که نجد، أحساء، قطيف، جبيل و توابع و اراضي آنها تا سواحل خليج از ممالک محمد بن سعود و پدرانش باشد و قبول ميکند که حاکم و رئيس قبائل مستقل باشد و بعد از عبدالعزيز هم نسل اندر نسل حکومت عربستان سعودي به فرزندان او برسد (همان طور که تا به حال اين گونه بوده است) اما حاکم بعدي را حاکم فعلي تعيين ميکند به شرط اينکه حاکم بعدي با حکومت بريتانيا هيچ نوع دشمني نداشته باشد، مثلاً مخالف شرطهاي اين پيماننامه نباشد.
بند دوم
اگر يک قدرت خارجي به سرزمينهاي سعودي حمله کند، حتي بدون اجازه آل سعود و نوادگان او(حاکمان بعدي) و بدون اتلاف وقت براي اتصال با ابن سعود و مشورت با او، حکومت بريتانيا به هر اندازهاي که صلاح بداند و به هر روشي که بپسندند وارد جنگ ميشود و حکومت ابن سعود را کمک خواهد کرد.
بند سوم
ابن سعود توافق کرد که هيچ نوع مکاتبه، توافق و تعهدي با هيچ ملت و قدرت خارجي امضا نکند؛ مگر با اجازه حکومت بريتانيا… .
بند چهارم
ابن سعود تعهد ميدهد که هيچ کدام از مناطق تحت تسلط خود را نفروشد، اجاره ندهد، رهن ندهد، هيچ امتيازي به قدرتهاي خارجي ندهد؛ مگر با اجازه و موافقت حکومت بريتانيا.
بند پنجم
ابن سعود تعهد ميکند که راههايي را که به اماکن مقدسه منتهي ميشود، همواره باز نگهدارد و از حجاج براي رسيدن به آن اماکن و بازگشت از آنجا حمايت کند.
روشن است که بخشي از درآمد حاصله از رفتوآمد مسلمانان به سرزمينهاي مقدس عربستان سعودي به جيب استعمار پير ميرود و گر نه معنا ندارد که آنها چنين بندي را به اين تعهدنامه اضافه کنند و ابن سعود را مجبور به پذيرش آن کنند.
بند ششم
ابن سعود تعهد ميدهد، همان طوري که پدرانش تعهد داده بودند که هيچ وقت با کويت، بحرين، قطر و عمان دشمني نکند، چون اين کشورها تحت حمايت حکومت بريتانيا هستند و با بريتانيا پيمان بستهاند.
بند هفتم
هر دو حکومت توافق ميکنند که در آينده توافقات بيشتري درباره روابط و مسائل دو کشور خواهند داشت.
خلاصه بندهاي اين پيماننامه اين است که عربستان سعودي همواره حکومت دستنشانده استکبار جهاني است و هيچ ارادهاي از خودش در جنگ و صلح ندارد و در حقيقت اين کشور توسط استکبار اداره ميشود، بنابراين نبايد تعجب کرد که وهابيها با بي رحمي و خشونت تمام عيار به کشورهاي اسلامي حمله کنند و زنان و کودکان مسلمان را به خاک و خون بکشند.
آنها عروسکهايي هستند که توسط استکبار گردانده ميشوند.