درانتظارشهادت
امیرالمومنین علیه السلام خوب ميدانست که به مرگ طبيعي نخواهد مرد. ميدانست که کشته خواهد شد. اين را از پيامبر خدا شنيده بود.
در آخرين جمعه ماه شعبان، پيامبر براي مردم خطبه خواند و در آن بيانات، پيرامون اهيمت ماه مبارک رمضان سخنان بسيار ارزشمندي ايراد فرمود.
راوي اين روايت که خود اوست، فرمود:در پايان سخنان آن حضرت پرسيدم: يا رسول الله! برترين اعمال در اين ماه کدام است؟
آن حضرت فرمود: يا اباالحسن! بهترين اعمال در اين ماه خودداري از کارهايي است که خداوند ما را از انجام آنها بازداشته است.
پيامبر اين را فرمود و گريست.
حاضران و من در شگفت شديم و پرسيديم: يا رسول الله، براي چه گريه ميکنيد؟
و او فرمود: براي آن گريه ميکنم که ميدانم در ماه مبارک رمضان خون تو را ميريزند. گويا ميبينم در حاليکه در محراب نماز به عبادت ايستادهاي، شقيترين افراد که از قابيل- قاتل هابيل- و از آن تيره بختي که شتر ثمود را کشت نيز شقيتر است، تو را ميکشد. او همزاد و همگون همان کسي است که شتر صالح را کشت. آن نابکار نگونبخت، ضربتي بر پيشاني تو وار ميسازد که محاسن تو را از خون پيشانيت رنگين ميکند.
وقتي پيامبر اين خبر را داد، او فقط از يک چيز نگران بود. لذا پرسيد: يا رسول الله! در آن هنگام که کشته ميشوم آيا دين من سلامت است؟
و وقتي پيامبر به او مژده داد که آري، چنان خواهد بود، نفسي به راحتي و رضايت کشيد و خداي را سپاس گفت که تا آخرين لحظه زندگي، بر دين حنيف جدش ابراهيم خواهد بود..
آخرین دیدار،نادرفضلی، ص14، 16.