بشتابید بشتابید
در روز 23 ذی القعده در هر نقطه از دنیا که هستید خود را به کنار این مضجع نورانی برسانید و برای تمامی ستم دیدگان دعا کنید چرا که این روز یکی از روزهای استجابت دعا است.
حجت الاسلام مصطفی رنجبر مدیر مدرسه علمیه منتظر المهدی(عج) مشهد
در روز 23 ذی القعده در هر نقطه از دنیا که هستید خود را به کنار این مضجع نورانی برسانید و برای تمامی ستم دیدگان دعا کنید چرا که این روز یکی از روزهای استجابت دعا است.
حجت الاسلام مصطفی رنجبر مدیر مدرسه علمیه منتظر المهدی(عج) مشهد
خادمت پشت در قصر خبر می خواهد
از شب مبهم این فتنه سحر می خواهد
کاش آن خوشه مسموم زبانش می گفت:
لب شیرین تو انگور مگر می خواهد؟
تو عبا روی سرت می کشی و پا به زمین
رفتنت تا به در خانه هنر می خواهد
ای جگر گوشه که در حجره غم تنهایی
زهر از جان تو انگار جگر می خواهد
دل تو سوخته از درد به خود می پیچی
لب خشکیده تو دیده تر می خواهد
خوب شد اینکه جوادت به کنارت آمد
پدر از نفس افتاده پسر می خواهد
لحظه رفتن خود در نظرت می آمد
روضه مرد غریبی که نفر می خواهد
یاد آن حرف تو با ابن شبیب افتادم
یاد آن دشنه که از جد تو سر می خواهد
من با تو زندگی نکنم پیر می شوم
بی تو من از جوانی خود سیر می شوم
من در شعاع پرتو شمس الشّموسیت
بی اختیار پیش تو تبخیر می شوم
آیینه کاری حرمت ذره پروری است
من در رواق چشم تو تکثیر می شوم
در صحن کهنه سوی تو کردم نماز را
اینجاست آنکه لایق تکبیر می شوم
من در شمار سلسله راویان شدم
چون با حدیث سلسله زنجیر می شوم
من گریه ام گرفته کمی هم به من بخند
دارم به پای خویش سرازیر می شوم
یک شب نشد که بی گُنه آیم زیارتت
اما دوباره پیش تو تقدیر می شوم
وقتی که آه میکشم از پرده ی نیاز
بی پرده با تو صاحب تصویر می شوم
بیچاره من که نیست قلمدانم از طلا
هر چند با نگاه تو اکسیر می شوم
نقاره خانه ات ز کجا آب می خورد
کز بانگ آن چو سیل سرازیر می شوم؟
آن نامه ام که از سر تعجیل و اضطراب
بر بال کفتران تو تحریر می شوم
این رنگ طوسی از دل سرخم نمی رود
گرچه دورنگ،دور ز تزویر می شوم
برداشت سیل گریه بساط زیارتم
نم نم دوباره قابل تعمیر می شوم
حوض حیاط تو بدهد مرده را حیات
من نیز با تو عیسی تاثیر می شوم
وقت ورود در حرم تو هوایی ام
وقت خروج تازه زمین گیر می شوم
بادا شلوغ دور و برت کعبه ی عزیز
من حاجی توام که به تقصیر می شوم
یک روز اگر که زینت دیوار تو شوم
آیینه را گذاشته شمشیر می شوم
انگور می دهند که قربانی ات کنند
لازم نکرده دعوت مهمانی ات کنند
صدها رواق در جگرت زهر باز کرد
می خواستند آینه بندانی ات کنند
هر شب تو بر غریبی خود گریه می کنی
مردم اگر چه سجده ی سلطانی ات کنند
تو نو به نو برای خودت گریه می کنی
در صحن کهنه گرچه چراغانی ات کنند
وقتی خدا غریبی ما را نگاه کرد
فرمود تا حسین خراسانی ات کنند
زن های طوس مثل زنان بنی اسد
جمعند تا عزای پریشانی ات کنند
معصومه را به همرهی خود کشانده ای
تا قبله گاه زینب ایرانی ات کنند
محمدسهرابی
سلام دوستان عزیز
23 ذی القعده روز زیارتی مخصوص آقا علی بن موسی الرضاعلیه آلاف التحیة والثناء وبنابر اقوالی روز شهادت آن امام همام است.ضمن عرض تسلیت خدمت شما دوستان وتمامی شیعیان ومحبان اهل بیت علیهم السلام وبه همین مناسبت لینک زیر را براتون قرار دادم تا بتونید با وارد شدن به آن از حکایات جالب که هم به صورت خواندنی وهم صوتی است استفاده کنید.
التماس دعا
http://toos.valiasr-aj.com/page2/m4_hekayat.php
.
هر کدام از اهل بیت(ع) دارای ویژگی ها و صفات خاصی هستند اما شاید مهمترین ویژگی که در وجود نازنین امام رضا(ع) وجود داشت رافت و مهربانی ایشان بود به طوریکه آن حضرت را امام رئوف می نامند و این صفت تنها مختص به امام رضا(ع) است؛ رئوف به معنای کسی ست که به قدری مهربان است حتی سابقه اخم و بدی دیگران را از ذهن خود پاک می کند.
در روایتی آمده است هنگامی که امام رضا(ع) به سمت مرو می آمدند بعد از نیشابور به کاروانسرایی رسیدند و کاروان متوقف شد و براساس دستور مامون، ماموران اجازه ارتباط گیری مردم با امام را نمی دادند تا جایی که یک شب پیرمرد روستایی به بهانه اصلاح صورت امام آمده بود که آن حضرت را ببیند و امام رخصت داد و پیرمرد هنگام کار با امام رضا(ع) از اشتیاق دیدن آن حضرت صحبت می کرد که یک لحظه به ذهنش رسید که ای کاش از امام تقاضای اجرت می کردم و همان لحظه امام رضا (ع) فرمود: از ما اجرت می خواهی، به این سنگ نگاه کن که یک مرتبه سنگ تبدیل به طلا شد، پیرمرد گفت ای امام رئوف،