تحمل مشکلات وسازش با سختی های زندگی
یکی از مواردی که در منابع شيعه وسني به آن اشاره شده ،ساده زيستي، تعامل و سازش حضرت زهرا (سلام الله عليها) با ناملايمات وسختي هاي زندگي است.
أن أمير المؤمنين (عليه السلام) قال لرجل من بني سعد : ألا أحدثك عني وعن فاطمة الزهراء أنها كانت عندي فاستقت بالقربة حتى أثر في صدرها ، وطحنت بالرحى حتى مجلت يداها ، وكسحت البيت حتى اغبرت ثيابها ، وأوقدت تحت القدر حتى دكنت ثيابها فأصابها من ذلك ضر شديد ، فقلت لها : لو أتيت أباك فسألته خادما يكفيك حر ما أنت فيه من هذا العمل ، فأتت النبي صلى الله عليه وآله فوجدت عنده حداثا فاستحيت فانصرفت ، فعلم صلى الله عليه وآله أنها قد جاءت لحاجة فغدا علينا ونحن في لحافنا فقال : السلام عليكم ، فسكتنا واستحيينا لمكاننا ، ثم قال : السلام عليكم فسكتنا ، ثم قال : السلام عليكم فخشينا إن لم نرد عليه أن ينصرف وقد كان يفعل ذلك فيسلم ثلاثا فإن أذن له وإلا انصرف ، فقلنا : وعليك السلام يا رسول الله أدخل ، فدخل وجلس عند رؤوسنا ثم قال : يا فاطمة ما كانت حاجتك أمس عند محمد ؟ فخشيت إن لم نجبه أن يقوم ، فأخرجت رأسي فقلت : أنا والله أخبرك يا رسول الله انها استقت بالقربة حتى أثر في صدرها ، وجرت بالرحى حتى مجلت يداها ، وكسحت البيت حتى اغبرت ثيابها ، وأوقدت تحت القدر حتى دكنت ثيابها فقلت لها : لو أتيت أباك فسألته خادما يكفيك حر ما أنت فيه من هذا العمل ، قال : أفلا أعلمكما ما هو خير لكما من الخادم ؟ إذا أخذتما منامكما (فكبرا أربعا وثلاثين تكبيرة ، وسبحا ثلاثا وثلاثين تسبيحة ، واحمدا ثلاثا، فأخرجت فاطمة عليها السلام رأسها وقالت : رضيت عن الله وعن رسوله رضيت عن الله وعن رسوله.
آيا نميخواهى از خودم و فاطمه (وضع زندگي) زهرا (سلام الله عليها) برايت حکايتي بيان کنم، فاطمه ( سلام الله عليها) عليها در خانه من بود، و به تنهائى آب از چاه مى كشيد و بند مشك، سينه او را مجروح كرده بود و با آسياب گندم را آرد ميكرد به حدّى كه دستهايش تاول زده بود، و آنقدر خانه را جارو كرده بود، كه جامه اش خاك آلود و كثيف شده بود، و آن قدر آتش در زير ديگ روشن كرده بود كه لباسهايش آلوده شده بود و از اين تلاشها آسيب زياد به او رسيده بود. روزى من به او گفتم: اگر نزد پدرت ميرفتى و از آن حضرت تقاضاى خدمتگارى ميكردى، تا حدّى مشقت اين كارها از تو برداشته شود، فاطمه (سلام الله عليها) نزد پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله رفت و ديد عده اي پيش آن حضرت نشسته و مشغول صحبت هستند و خجالت كشيد كه درخواست خود رابيان كند و به منزل برگشت و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فهميد كه دخترش براى كارى آمده بوده است، ولى به خاطر خجالت برگشته است، فرداى آن روز در حالى كه ما هر دو در بستر استراحت بوديم، رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله به خانه ما آمد و از بيرون خانه فرمود: السّلام عليكم، ما به خاطر وضعيتي که داشتيم, پاسخ نداديم، بار ديگر آن پيامبر صلي الله عليه و آله ما را صدا فرمود: السّلام عليكم و ما همچنان پاسخ نداديم، بار سوّم فرمود: السّلام عليكم و اين بار ما ترسيديم كه اگر جواب ندهيم آن حضرت برگردند، زيرا كه عادتشان بود كه سه بار بيرون از خانه سلام ميکردند، اگر به آن حضرت پاسخ مى دادند وارد مي شدند، و اگر صاحب خانه جواب نمي داد آن حضرت بازمى گشت. بنابراين گفتيم عليک السلام اى رسول خدا (صلي الله عليه و آله) داخل شويد، و آن حضرت (صلي الله عليه و آله) داخل شد و در همان حالت كه ما بوديم بالاى سر ما نشست آنگاه فرمود: اى فاطمه، ديروز چه درخواستي داشتى كه نزد پدرت آمدى؟ فاطمه پاسخ نداد و من ترسيدم اگر جواب ايشان را ندهم برخيزد و برود پس سر خود را از ملافه بيرون آورده و عرض كردم: من شما را از آن با خبر مى كنم اى رسول خدا (صلي الله عليه و آله) ، ماجرا چنين است كه دختر شما آنقدر آب از چاه كشيده كه آن روى سينهاش اثر گذاشته، و چندان آسياب گردانده كه دست هايش تاول زده است و آن قدر خانه را جارو و نظافت كرده كه جامه هايش غبار آلود شده است و چندان زير ديگ آتش روشن كرده كه لباسهايش دود آلود و سياه شده است و من باو گفتم: اگر نزد پدرت ميرفتى و از ايشان تقاضاى خادم مى كردى بار اين مشقّت و رنج اين همه كار را از دوش تو بر داشته مي شد، رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله پس از شنيدن ماجرا و درخواست ما فرمود: آيا مى خواهيد چيزى به شما بياموزم كه برايتان از خادم بهتر باشد؟ وقتي به رختخواب رفتيد، سى و چهار بار «اللَّه أكبر» بگوئيد و سى و سه بار «سبحان اللَّه» و سى و سه بار «الحمد للَّه» بگوئيد. در اين هنگام حضرت فاطمه (عليها السّلام) كه تا اين زمان ملحفه را روى سر خود كشيده بود سر خود را بيرون آورد و گفت: «رضيت عن اللَّه و عن رسوله، رضيت عن اللَّه و عن رسوله». (من از خدا و رسولش راضى شدم من از خدا و رسولش راضى شدم )
من لا يحضره الفقيه ، الشيخ الصدوق ، ج 1، ص 320- 321
لذا چه زیبا و شايسته است اين خصلت اخلاقي به عنوان عامل ارزشمند در زندگي روزمره ما، مورد توجه قرار گيرد؛ الگوبرداري اقتضاء مي کند، الگو گيرنده، اگر اعمالش با الگو، مطابقت کامل نداشت، حداقل، رفتار و افکارش با الگو، مشابهت و نزديکي داشته باشد و در جهت نزديک تر شدن به نقطه آرماني ، تلاش کند.