معرفی ودانلودنرم افزار کتابخانۀ تخصصی امام رضا علیه السلام
نرم افزارکتابخانۀ ثامن الائمه(علیهم السلام)، حاصل زحمات موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصرعج الله تعالی فرجه الشریف، نرم افزاری است باارائه متن بیش از 270 عنوان کتاب در رابطه با امام رضا (علیه السلام).
امکانات:
امکان جستجوي سريع در عناوين و متون کتاب
امکان تغییر فونت های متن، پاورقی و فهرست کتب
امکان فيش برداري از مطالب و انتقال آن به يادداشت و چاپ آنها و همچنين انتقال آن به برنامه ها و محیط های دیگر
برای دانلود این نرم افزاربه اینجـــــــــا بروید.
قابل ذکر است که این نرم افزار رایگان بوده و حق کپی تمام و یا بخشی از آن آزاد می باشد
چرا به امام هشتم قبلۀ هفتم می گویند؟
علت اينكه مي گويند امام رضا (ع) قبله هفتم است در حالی که ایشان امام هشتم شیعیان است چيست ؟
آيت الله مكارم شيرازي در اين باره مي فرمايند :
نظر به اينكه هفت مدفن براي معصومين« عليهم السلام» وجود دارد؛ مدينه پيامبر , قبرستان بقيع , نجف , كربلا , كاظمين , سامراء و مشهد(که هفتمین است) لذا مدفن امام علي بن موسي الرضا « عليه السلام » را بعضي از مردم قبله هفتم ناميده اند. ( البته قبله در اينجا به معني قبله نماز نيست )
رساله ناصر مكارم شيرازي , استفتاءات جديد , ص 512-513.
اقرار اهل سنت بر فضائل امام رضا علیه السلام
علماي اهل سنت پيرامون شخصيت والاي حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام کم سخن نگفته اند.
حاکم نیشابوری(م405هـ)
حاکم نیشابوری، عالم سرشناس اهل سنت در فضيلت امام رضا عليه السلام و زيارت ايشان ميگويد:
ابو الحسن الامام الشهيد … استشهد بسناباد من طوس … و قال الرضا رضى اللّه عنه: «من زارنى على بعد دارى اتيته يوم القيمة [فى ] ثلث مواطن اخلّصه من اهوالها، اذا تطايرت الكتب يمينا و شمالا و عند الصراط و عند الميزان.»
علي بن موسي الرضا ابو الحسن امام شهيد است … كه در سناباد طوس به شهادت رسيد … و امام رضا كه خدا از او راضي بود، فرمود: هر كس مرا در دوري از وطنم (در مشهد طوس) زيارت كند، روز قيامت در سه موقعيت نزد او خواهم رفت و از خطرات آنجا او را نجات خواهم داد. هنگامي كه نامه هاي اعمال برخي به دست راست و برخي ديگر به دست چپشان داده ميشود، هنگام عبور از پل صراط و هنگام حسابرسي و ميزان اعمال.
حاكم نيشابوري، ابو عبدالله (متوفاي 405 ه-)، تاريخ نيشابور
ابي نواس (قرن سوم)
ابن خلکان بعد از ذکر نام مبارک حضرت امام رضا سلام الله عليه، به قضيه شعر ابي نواس درباره آن حضرت علیه السلام چنين اشاره مي کند:
قيل لي أنت أحسن الناس طرا
في فنون من الكلام النبيه
لك من جيد القريض مديح
يثمر الدر في يدي مجتنيه
فعلام تركت مدح ابن موسى
والخصال التي تجمعن فيه
قلت لا أستطيع مدح إمام
كان جبريل خادما لأبيه
وكان سبب قوله هذه الأبيات أن بعض أصحابه قال له ما رأيت أوقح منك ما تركت خمرا ولا طردا ولا معنى إلا قلت فيه شيئا وهذا علي بن موسى الرضا في عصرك لم تقل فيه شيئا فقال والله ما تركت ذلك إلا إعظاما له وليس قدر مثلي أن يقول في مثله ثم أنشد بعد ساعة هذه الأبيات:
مطهرون نقيات جيوبهم
تجري الصلاة عليهم أينما ذكروا
من لم يكن علويا حين تنسبه
فما له في قديم الدهر مفتخر
الله لما برا خلقا فأتقنه
صفاكم واصطفاكم أيها البشر
فأنتم الملأ الأعلى وعندكم
علم الكتاب وما جاءت به السور
به من گفته شد تو در رشته سخن از همه مردم برتری. تو ثناگویان بسیاری داری. کسی که پای سخن تو بنشیند، گویا درّ و جواهر می چیند. با این اوصاف چرا با آن همه کمالات و خصلت های نیکوی فرزند موسی بن جعفر، مدح او را ترک کرده ای؟
در جواب گفتم: من هرگز توان مدح شخصیتی را که جبرئیل خادم پدرش بود، ندارم.
علت اين سروده ابي نواس اين بود كه روزی يكي از اصحاب ابونواس به وی گفت:
فردی وقیح تر از تو را ندیده ام. تو درباره هر چیزی حتی شراب شعر سرودهای؛ در حالی که در زمان تو علی بن موسی الرضا هست و تو درباره او هیچ شعري نسرودهای؟!
ابونواس در پاسخ گفت:
نظریه های علمی امام صادق ع(بیماری با اشعه ماوراء بنفش)
يكى از نظريه هاى [امام] جعفر صادق[علیه السلام] كه نبوغ علمى او را به ثبوت مى رساند نظريه اى است كه راجع به انتقال بيمارى به وسيله بعضى از نورها داده است.
[امام]جعفر صادق[علیه السلام] گفت:
(روشنائى هائى هست كه اگر از يك بيمار بر يك شخص سالم بتابد ممكن است آن شخص سالم را بيمار كند).
بايد توجه كرد كه صحبت از هوا يا انتقال ميكروب (كه در نيمه اول قرن دوم هجرى از آن بىاطلاع بودند) نيست. بلكه صحبت از روشنائى است آن هم نه تمام روشنائى ها بلكه بعضى از انوار كه اگر از شخص بيمار، به شخص سالم بتابد ممكن است وى را بيمار كند.
اين نظريه را علماى زيست شناسى و پزشكى از خرافات مى دانستند چون آنها عقيده داشتند كه عامل انتقال بيمارى از فرد بيمار به يك فرد سالم، ميكروب است يا ويروس. و قبل از آن كه به وجود ميكروب و ويروس پى ببرند وسيله انتقال بيماريها را بوها مى دانستند و تمام اقداماتى كه در قديم براى جلوگيرى از سرايت امراض مى شد بر اساس جلوگيرى از بوها بود تا آن كه بوى بيمار به سالم نرسد و او را بيمار نكند.
ولى در هيچ دوره، هيچ كس نگفت كه بعضى از روشنائي ها اگر از بيمار بر سالم بتابد او را بيمار مى كند و اين گفته از جعفر صادق است.
گفتيم كه جامعه دانشمندان اين نظريه را در عداد خرافات به شمار مى آورند تا آن كه تحقيقات علمى جديد ثابت كرد اين نظريه، حقيقت دارد و بعضى از انوار، اگر از بيمارى به سوى سالم برود او را بيمار مى كند و اولين مرتبه در اتحاد جماهير شوروى به اين واقعيت پى بردند در شهر (نوو- وو- سيبيرسك) واقع در شوروى كه يكى از
مراكز بزرگ تحقيقات پزشكى و شيميايى و زيستشناسى شوروى مى باشد به طور علمى و غير قابل ترديد، ثابت شد كه اولا از سلولهاى بيمار، اشعه اى ساطع مى شود و ثانيا نوعى از اشعه كه از سلولهاى بيمار ساطع مى شود هر گاه بر سلولهاى سالم بتابد آنها را بيمار خواهد كرد بدون آن كه كوچكترين تماس بين سلولهاى بيمار و سلولهاى سالم وجود داشته باشد و بى آنكه از سلولهاى بيمار، ميكروب، يا ويروس به سلولهاى سالم سرايت نمايد.
طرز عمل دانشمندانى كه در آن شهر مشغول تحقيق بودند آن بود كه [آنها] دو دسته از سلولهاى يك شكل، از موجود زنده را مثلا سلولهاى قلب يا كليه يا يكى از ماهيچه هاى بدن را انتخاب مى كردند و آنها را از هم جدا مى نمودند و مى ديدند كه از آن سلولها، چند نوع فوتون- يك ذره از نور را (فوتون) مى گويند- ساطع مى شود و امروز توانائى علم براى تحقيق در اشعه آنقدر زياد شده كه مى تواند يك فوتون را مورد تحقيق قرار بدهد.
دانشمندان شوروى بعد از آن كه دو دسته از سلولهاى متشابه، از يك جاندار را انتخاب كردند و در دو قسمت جداگانه قرار دادند يك دسته از آنها را بيمار نمودند تا آن كه مشاهده كنند كه آيا در حال بيمارى نيز از سلولها (فتون) ساطع مى شود، و سلولهاى دسته دوم را كه سالم بودند، در دو محفظه قرار دادند يك محفظه از گوارتز و ديگرى از شيشه.
و گوارتز اين خاصيت را دارد كه هيچ نوع فوتون يعنى هيچ نوع اشعه از آن عبور نمى كند غير از اشعه ما وراى بنفش.
و شيشه معمولى اين خاصيت را دارد كه هر نوع اشعه از آن عبور مى كند غير اشعه ما وراى بنفش. آن وقت بعد از چندين ساعت كه سلولهاى سالم در دو محفظه گوارتزى و شيشه اى در معرض اشعه سلولهاى بيمار قرار گرفتند مشاهده شد كه آن قسمت از سلولهاى سالم كه در محفظه گوارتزى بودند بيمار شدند. اما قسمتى از سلولهاى سالم كه در محفظه شيشه اى بودند بيمار نگرديدند.
گوارتز چون هيچ نوع [اشعه] غير از اشعه ما وراى بنفش را عبور نمى داد سبب مى شد كه اشعه ما وراى بنفش به سلولهاى سالم برسد و در نتيجه آنها بيمار مى شدند.
اما شيشه همه نوع اشعه را عبور مى دهد غير از ما وراى بنفش را و چون آن اشعه به سلولهاى سالم نمى تابيد آنها سلامت خود را حفظ مى كردند و بيمار نمى شدند.
و اين آزمايش، با بيماريهاى گوناگون و سلولهاى متشابه يا متفاوت، در مدت بيست سال پنج هزار بار (!) تكرار شد براى آن كه دانشمندان مركز تحقيقاتى آنجا نمى خواستند كه كوچكترين ترديد، در نتيجه آزمايش وجود داشته باشد. در هر پنج هزار آزمايش نتيجه كلى يكى بود كه سلولهاى بيمار انواع اشعه را ساطع مى كنند و از آن جمله ما وراى بنفش را، و ديگر آن كه هر گاه سلولهاى سالم، در معرض اشعه ما وراى بنفشى كه از سلولهاى بيمار ساطع مى شود- نه اشعه ما وراى بنفش ديگر- قرار بگيرند بيمار مى شوند و ديگر آن كه بيمارى آنها، همان بيمارى سلولهاى مريض مى باشد.
در تمام اين آزمايشات كه مدت بيست سال طول كشيد، بين سلولهاى سالم، و سلولهاى بيمار، هيچ نوع مجاورت و رابطه وجود نداشت تا اين كه تصور شود كه ويروس يا ميكروب از يك دسته به دسته ديگر سرايت مى كند و بر دانشمندان محقق شد بعد از پنج هزار آزمايش كه عامل ايجاد بيمارى، در سلولهاى سالم، اشعه ما وراى بنفش است كه از سلولهاى بيمار ساطع مى شود و به آنها مى تابد.
توحيد مفضل / ترجمه علامه مجلسى، ص: 32 تا35
نظریه های علمی امام صادق علیه السلام(کدورت اجسام)
يكى از قوانينى كه جعفر صادق[علیه السلام] در فيزيك ابراز كرد قانون مربوط به كدورت اجسام و شفاف بودن آنها مى باشد.
او گفت هر جسمى كه جامد و جاذب باشد كدر است و هر جسمى كه جامد و دافع باشد كم يا بيش شفاف جلوه مى نمايد.
از او پرسيدند جاذب چه مى باشد؟
گفت: [جاذب] حرارت.
اين نظريه فيزيكى كه امروز مى دانيم با يك الحاق، يك قانونعلمى است و بقدرى جلب توجه مى نمايد كه آدمى حيرت مى كند چگونه در نيمه دوم قرن هفتم ميلادى و نيمه اول قرن دوم هجرى، مردى توانسته يك چنين نظريه بديع را ابراز نمايد.
امروز اگر از يك صد نفر از افراد عادى بپرسند كه چه مى شود يك جسم كدر مى گردد و جسم ديگر شفاف به نظر مى رسد نمى تواند پاسخ بدهد يعنى بگويد به چه علت آهن تيره است و بلور درخشان [مى باشد.] قانون فيزيكى امروز مى گويد: هر جسم كه امواج حرارت به سهولت از آن عبور كند. (يعنى هادى حرارت باشد) و امواج (الكترومانيهتيك) از آن عبور نمايد (يعنى هادى الكتريسيته و امواج مانيهتيزم باشد) تيره است.
اما اجسامى كه حرارت به خوبى از آنها عبور نمى كند. و امواج الكترومانيهتيك را عبور نمى دهد.درخشندگى دارند.
منصورى مترجم در پاورقى گفته: امواج الكترومانيهتيك امواجى است كه ما به كمك آنها صداى راديو را مى شنويم و تصاوير تلويزيون را مى بينيم.
نظريه كلى جعفر صادق در مورد علت تيره بودن اجسام و درخشنده بودن آنها بر اساس جاذب بودن است و بعد از آن كه از او توضيح خواسته اند گفته است اجسامى كه جاذب حرارت مى شوند تيره مى شوند و اجسامى كه جاذب حرارت نمى شوند كم يا بيش شفافيت دارند.
مسأله جاذب بودن، هم مثل دو قطب متضاد در نظريه جعفر صادق[علیه السلام]، خيلى جالب توجه است و همين موضوع سبب گرديده كه نظريه اش با قوانين فيزيكى امروزى در مورد علت كدورت و شفاف بودن اجسام، مطابقت نمايد.
توحيد مفضل / ترجمه علامه مجلسى، ص: 23، به نقل از کتاب مغز متفکر جان تشیع