• تماس  
  • زیارت عاشورا

دستور خواب تا هنگام شهادت

24 اردیبهشت 1394 توسط hosna

 

هنگامى كه ماءمورين حكومتى خواستند امام موسى بن جعفر عليه السلام را از مدينه منوّره به سوى عراق حركت دهند، حضرت به فرزند خود، حضرت رضا عليه السلام دستور فرمود تا زمانى كه خبر قتل و شهادت پدرش را نياورده اند، هر شب رختخواب خود را جلوى اتاق آن حضرت پهن نمايد و در آن بخوابد. خادم آن حضرت گويد:

من هر شب رختخواب حضرت علىّ بن موسى الّرضا عليه السلام را جلوى اتاق امام موسى كاظم عليه السلام پهن مى كردم و حضرت رضا سلام اللّه عليه مى آمد و مى خوابيد. و مدّت چهار سال به همين منوال سپرى شد، تا آن كه شبى از شب ها وقتى رختخواب را پهن كردم ، حضرت نيامد و تمام اهل منزل وحشت زده ؛ و غمگين شديم و همگى در فكر فرو رفتيم كه حضرت رضا عليه السلام كجا رفته ؛ و چه شده است ؟ چون صبح شد متوجّه شديم كه حضرت علىّ بن موسى الّرضا عليه السلام آمد و مستقيما نزد امّ احمد - يكى از همسران امام موسى كاظم عليه السلام رفت و فرمود: اى امّ احمد! آنچه پدرم نزد تو به وديعه نهاده است ، تحويل من بده . در اين هنگام ، امّ احمد فريادى كشيد و گريه كنان بر سر و صورت خود زد و گفت : مولا و سرورم شهيد گشته است . امام رضا عليه السلام فرمود: آرام باش و تا زمانى كه خبر شهادت پدرم منتشر نشده است سكوت نما. پس ، امّ احمد آرامش خود را حفظ كرد؛ و آن گاه صندوقچه اى را به همراه دو هزار دينار آورد و تحويل امام رضا عليه السلام داد و گفت : پدرت ، امام موسى كاظم عليه السلام اين ها را به عنوان وديعه نزد من نهاد و فرمود: تا هنگامى كه خبر شهادت مرا نشنيده اى ، از اين اشياء خوب مراقبت و نگه دارى كن ؛ و چون خبر قتل مرا شنيدى ، فرزندم رضا - سلام اللّه عليه - نزد تو مى آيد و آن ها را مطالبه مى نمايد، پس همه را تحويل او بده ؛ و بدان كه او بعد از من امام و حجّت خداوند متعال بر تمامى خلق مى باشد.(1)

همچنين مرحوم شيخ صدوق و طبرى و ديگر بزرگان ضمن حديثى طولانى از حضرت ابومحمّد امام حسن عسكرى عليه السلام آورده اند:

امام موسى كاظم عليه السلام سه شب مانده به آخر عمر شريفش ، به زندان بان خود - مسيّب - فرمود:

من سه روز ديگر به سوى پروردگار خود رحلت خواهم كرد و اين شخص ‍ پليد و پست - سندى بن شاهك - ادّعا مى كند كه مراسم تجهيز كفن و دفن مرا انجام مى دهد. و سپس افزود: اى مسيّب ! بدان و آگاه باش كه چنين كارى امكان پذير نيست ؛ بلكه فرزندم ، علىّ بن موسى الرّضا عليه السلام مرا تجهيز و تدفين مى نمايد. و چون جنازه ام به قبرستان قريش منتقل گرديد، درون قبر، لَحَدى برايم درست كنيد؛ و هنگامى كه درون لَحَد قرار گرفتم ، سعى كنيد كه قبرم را مرتفع نگردانيد؛ و نيز از خاك قبر من جهت تبرّك استفاده نكنيد؛ چون خوردن تمام خاك ها حرام است ، مگر تربت شريف جدّم ، امام حسين عليه السلام كه خداوند تبارك و تعالى براى شيعيان و دوستان ، در آن تربت ، شفا قرار داده است .

مسيّب در ادامه روايت گويد: چون روز سوّم فرا رسيد و لحظات شهادت حضرتش نزديك شد، فرزند بزرگوارش حضرت علىّ بن موسى الرّضا عليه السلام - كه از قبل او را مى شناختم - حضور يافت و من شاهد حضور آن حضرت تا پايان مراسم بودم .(2)

و چون حضرت ابوالحسن ، امام موسى بن جعفر عليهما السلام در همان زندان بغداد به شهادت رسيد - كه بعد از مدّت ها، آن زندان تبديل به مسجدى شد، كه در بغداد در محلّ دروازه كوفه موجود مى باشد - توسّط فرزندش امام علىّ بن موسى الرّضا عليه السلام تجهيز شد و در قبرستان قريش ، در اتاقى كه خود امام موسى كاظم عليه السلام خريدارى كرده بود، دفن گرديد.(3)

 

1- إ ثبات الهداة : ج 4، ص 249، ح 10.

2- عيون اءخبارالرّضا عليه السلام : ج 1، ص 100، ح 6.

3- دلائل الا مامة : ص ‍ 306، ص 6.

 نظر دهید »

خروج از زندان و طىّ الارض

24 اردیبهشت 1394 توسط hosna

مرحوم شيخ صدوق و ديگر بزرگان آورده اند:

پس از آن كه  هارون الرّشيد حضرت ابوالحسن ، امام موسى كاظم عليه السلام را از زندان بصره به بغداد منتقل كرد، تحويل شخصى به نام سندى بن شاهك يهودى داده شد. و در زندان بغداد، حضرت بسيار تحت كنترل و فشار بود؛ و زير انواع شكنجه هاى روحى و جسمى قرار گرفت ، تا جائى كه حتّى دست و پا و گردن آن امام مظلوم عليه السلام را نيز به وسيله غل و زنجير بستند. امام حسن عسكرى عليه السلام در اين باره فرموده است : جدّم ، حضرت موسى بن جعفر عليه السلام سه روز پيش از شهادتش ، زندان بان خود - مسيّب - را طلبيد و اظهار نمود: من امشب به مدينه جدّم ، رسول خدا صلى الله عليه و آله مى روم تا با آن حضرت تجديد عهد و ميثاق نمايم و آثار امامت را تحويل امام بعد از خودم دهم . مسيّب عرض كرد: اى مولاى من ! شما در ميان اين غل و زنجير و آن همه ماءمورين اطراف زندان ، چگونه قصد چنين كارى را دارى ؟ و من چگونه زنجيرها و درب هاى زندان را باز كنم ، در حالى كه كليد قفل ها نزد من نيست ؟! امام عليه السلام فرمود: اى مسيّب ! ايمان و اعتقاد تو نسبت به خداوند متعال و هچنين نسبت به ما اهل بيت عصمت و طهارت سُست است . و سپس حضرت افزود: همين كه مقدار يك سوّم از شب سپرى گرديد، منتظر باش كه چگونه خارج خواهم شد. مسيّب گويد: من آن شب را سعى كردم كه بيدار بمانم و متوجّه حركات امام موسى كاظم عليه السلام باشم ؛ ولى خسته شدم و خواب چشمانم را فرا گرفت ؛ و لحظه اى در حال نشسته ، خوابم برد. ناگهان متوجّه شدم كه حضرت با پاى مباركش مرا حركت مى دهد، پس ‍ سريع از جاى خود برخاستم ؛ و هر چه نگاه كردم اثرى از ديوار و ساختمان و زندان نديدم ، بلكه خود را به همراه حضرت در زمينى هموار مشاهده نمودم . و چون گمان كردم كه آن حضرت مرا نيز به همراه خود از آن ساختمان ها بيرون آورده است ، گفتم : ياابن رسول اللّه ! مرا نيز از شرّ اين ظالم نجات بده . حضرت اظهار نمود: آيا مى ترسى تو را به جهت من از بين ببرند و بكُشند؟ و سپس افزود: اى مسيّب ! در همين حالى كه هستى ، آرام باش ، من پس از مدّتى كوتاه باز مى گردم . مسيّب با تعجّب سؤال كرد: ياابن رسول اللّه ! غل و زنجيرى كه بر دست و پاى شما بود، چگونه گشودى ؟! امام عليه السلام فرمود: خداوند متعال به جهت ما اهل بيت ، آهن را براى حضرت داود عليه السلام ملايم و نرم كرد؛ و اين كار براى ما نيز بسيار سهل و ساده است .

آن گاه حضرت از نظرم ناپديد گشت و با ناپديد شدنش ديوارها و ساختمان زندان با همان حالت قبل نمايان گرديد. و چون ساعتى گذشت ناگهان ديدم ديوارها و ساختمان زندان به حركت درآمد و در همين حالت ، مولا و سرورم حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام را ديدم كه به زندان بازگشته است و همانند قبل غل و زنجير بر دست و پاى مبارك حضرت بسته مى باشد. از ديدن اين معجزه ، بسيار تعجّب كردم و به سجده افتادم . بعد از آن امام عليه السلام به من فرمود: اى مسيّب ! برخيز و بنشين ؛ و ايمان خود را تقويت و كامل گردان ، و سپس افزود: من سه روز ديگر از اين دنيا و محنت هاى آن خلاص خواهم شد و به سوى خداوند متعال و مهربان رهسپار مى گردم .

منبع:عيون اخبارالرّضا عليه السلام : ج 1، ص 100، ح 6.

 نظر دهید »

دلسوزی شیر برای زایمان همسر

24 اردیبهشت 1394 توسط hosna

علىّ بن ابوحمزه بطائنى حكايت كند:
روزى حضرت موسى بن جعفر عليه السلام از شهر مدينه به سوى مزرعه اش خارج شد؛ حضرت سوار قاطر بود و من نيز سوار الاغ شدم و حضرت را همراهى كردم .
مقدارى از شهر كه دور شديم ، ناگهان نرّه شيرى سر راه ما را گرفت ، من بسيار ترسيدم ، وليكن شير به سوى حضرت نزديك آمد و با حالت ذلّت و تضرّع مشغول همهمه اى شد.
امام موسى كاظم عليه السلام ايستاد و شير دست هاى خود را بلند كرده و بر شانه هاى قاطر قرار داد.
من به گمان اين كه شير قصد حمله دارد، براى جان آن حضرت وحشت كردم ؛ و سخت نگران شدم .
پس از لحظاتى ، شير دست هاى خود را بر زمين نهاد و آرام ايستاد و آن گاه حضرت روى مبارك خود را به سمت قبله نمود و دعائى را زمزمه نمود، وليكن من چيزى از آن را متوجّه نشدم .
پس از آن ، شير همهمه اى كرد؛ و حضرت آمين فرمود.
و سپس امام عليه السلام به شير اشاره نمود: برو.
همين كه شير رفت ، حضرت نيز به راه خود ادامه داد و چون از آن محلّ دور شديم ، به حضرت عرض كردم : ياابن رسول اللّه ! فدايت گردم ، شير چه كارى داشت ؟! من بسيار براى جان شما و خودم ترسيدم ؛ و از اين برخورد در تعجّب و حيرت هستم .
امام عليه السلام فرمود: آن شير، همسر باردارى داشت كه هنگام زايمانش ‍ فرا رسيده و درد سختى دچارش گشته بود.
لذا نزد من آمده بود كه برايش دعا كنم تا به آسانى زايمان نمايد و من هم در حقّش دعا كردم .
و بعد از آن كه دعا به پايان رسيد، به آن شير گفتم : برو، اظهار داشت : خداوند هيچ درّنده اى را بر تو و ذرّيّه و شيعيانت مسلّط نگرداند؛ و من گفتم : آمين

منبع: * الخرايج والجرايح : ج 2، ص 649، ح 1،
* بحارالا نوار: ج 48، ص 58، ح 67.

 نظر دهید »

دلیل بر مقام عصمت حضرت زینب سلام الله علیها!!!!!!

14 اردیبهشت 1394 توسط hosna

علامه مامقاني در كتاب شريف تنقيح المقال، آورده است:
«زينب عليها السلام مانند امام عليه السلام داراي مقام عصمت بوده و كسي را نمي رسد كه انكار كند و نپذيرد و اگر چنين نبود،
هر آينه امام حسين عليه السلام مقدار و پاره اي از بار سنگين امامت و پيشوايي روزگار را زماني كه امام سجاد عليه السلام بيمار بود بر او حمل و واگذار نمي نمود و پاره اي از وصايا و سفارش هاي خود را به او وصيت نمي كرد و امام سجاد عليه السلام او را در بيان احكام و آن چه كه از آثار و نشانه هاي ولايت و امامت است، نايبه به نيابت خاصّه و جانشين خود نمي گردانيد».

 نظر دهید »

ز ی ن ب

14 اردیبهشت 1394 توسط hosna

اگر زینب سلام الله علیها نبود؟؟؟؟؟؟؟؟؟
*** اگرزينب نبود, سلسله امامت به دست شقي ترين آدمي زادگان در نخستين روزهاي امامت چهارمين امام شيعيان مي گسست و رسالت الهي امامان عليهم السلام در تبيين صحيح و راستين دين محمد صلي الله عليه و آله ناتمام مي ماند .

عباس محمود عقاد، در روايت شاعرانه خويش از كربلا، مي نويسد:
«و آن گاه كه زينب _عليها السلام_ با شنيدن فرمان ابن زياد در به قتل رسانيدن علي بن حسين _عليه السلام_ بي درنگ و قدرتمند خود را به برادرزاده عزيزش و امام معصوم زمانش رسانيد, او را در آغوش كشيد و فرياد مخالفت سرداد و آن چنان ابن زياد و مأمورانش را حيرت زده و مبهوت ساخت كه ناخودآگاه دست از تصميم پليدش كشيد. بدون شك اگر فداكاري زينب نبود، نزديك بود از تنها بر جاي مانده از نسل حسين _عليه السلام_ نيز فقط نشاني از نام او بر زبان ابن زياد ملعون باقي بماند».

*** آری!! زينب عليها السلام آمد تا امروز ما امام زماني حاضر و ناظر داشته باشيم.
نخستين فضيلت در خلاصي امام چهارم عليه السلام از آن زينب است؛ زيرا زينب بود كه در كربلا و كوفه تيغ شمر و ابن زياد را از او دور ساخت. آن گاه كه به سختي دامان زين العابدين عليه السلام را چسبيد و گفت: «سوگند به پروردگار او را مفارقت نخواهم كرد . اگر او را مي كشي مرا هم با او بكش»

محمدجواد مغنيه, متفكر صاحب نام لبناني مي نويسد:
«علي عليه السلام علوم رسول خدا صلي الله عليه و آله را كه مستقيماً از فرستاده الهي دريافت كرده بود، به ذريه و اولاد خويش سپرد و اين علوم از طريق آل و ذريه او به دست ما رسيد».

اين حقيقت بر امويان نيز پوشيده نبود. از اين رو خواستند ذريه علي _عليه السلام_ را نابود كنند و از نسل او زنده اي باقي نگذارند تا همه آثار امام را از هستي ساقط سازند .بهترين دليل اين سخن گفته شمربن ذي الجوشن است كه «فرمان امير عبيدالله بر اين صادر شده است كه همه اولاد حسين كشته شوند».

شمر اين سخن را وقتي گفت كه جهت قتل امام زين العابدين _عليه السلام_ شمشير بركشيده بود. همان هنگام زينب، عمه امام سجاد _عليه السلام_ در ميان آنان قرار گرفت و گفت : «كشته نخواهد شد مگر اين كه من نيز كشته شوم».

از اين سخن شمر مي توان دانست كه چرا حتي طفل شيرخوار حسين _عليه السلام_ را نيز به قتل رساندند. امويان دو سرور اهل بهشت, حسن و حسين _عليهما السلام_ را به قتل رسانيدند و فرزندان حسين _عليه السلام_ را نابود ساختند و از ميان آنان جز زين العابدين _عليه السلام_ از چنگال مرگ نجات نيافت.

نخستين فضيلت در خلاصي امام چهارم عليه السلام از آن زينب است؛ زيرا زينب بود كه در كربلا و كوفه تيغ شمر و ابن زياد را از او دور ساخت. آن گاه كه به سختي دامان زين العابدين عليه السلام را چسبيد و گفت:

«سوگند به پروردگار او را مفارقت نخواهم كرد . اگر او را مي كشي مرا هم با او بكش».

*** زينب(س)ضامن بقاي اسلام

آری، وجود زينب عليها السلام ضامن بقاي اسلام و علوم نبوي و علوي بود و حضورش سلسله ولايت و امامت را از گزند حوادث تلخ و نابودگر مصون داشت. اگر زينب نبود، در زمان بيماري و بستري گشتن امام سجاد عليه السلام مردم چگونه حلال و حرام خدا را مي شناختند و گره از مشكلات شرعي خويش مي گشودند؟!

راستي در زمان اختفاي مصلحت آميز امام چهارم عليه السلام هدايت جامعه به سوي ناب ترين فرامين اسلامي به عهده چه كسي جز زينب عليها السلام بود؟!

شيخ صدوق مي نويسد: «حضرت زينب عليها السلام نيابت خاصي از طرف امام حسين عليه السلام داشت و مردم در مسائل حلال و حرام به او مراجعه مي كردند. از او مي پرسيدند تا اين كه حضرت سجاد عليه السلام بهبود يافت».

اگر زينب نبود, عاقبت حادثه عاشورا چه مي شد؟ اين حادثه چگونه به حماسه مبدل مي گشت؟ آيا در كندوكاو داستان كربلا از نيم روز عاشورا به بعد, صدايي رساتر از صداي زينب عليها السلام و فريادي افشاگرانه تر از فرياد او يافته اي؟!

سرّ ني در نينوا مي ماند اگر زينب نبود كربلا در كربلا مي ماند اگر زينب نبود

*** عمروبن سعدالاشراق, والي مدينه در زمان حكومت يزيد, پس از بازگشت كاروان اسرا به مدينه به يزيد چنين نوشت: «همانا كه وجود او زينب عليها السلام در ميان مردم مدينه اذهان را مي آشوبد. او زني سخنور و عاقل و خردمند است و عزم كرده تا با هوادارانش انتقام خون حسين عليه السلام را بگيرد»

*** در كتاب «احتجاج» طبرسي چنين روايت شده است: «چون زينب عليها السلام دختر علي عليه السلام به جانب مردم اشاره كرد كه ساكت شوند با همان اشاره، نفس ها در سينه حبس شد و زنگ شتران از صدا افتاد. پس شروع به سخن كرد… . مردم، با شنيدن اين سخنانِ ملامت انگيز، حيرت زده و مبهوت گريستند و دست هاي خود را از حسرت و اندوه به دندان مي گزيدند».

اين حقيقت چنان آشكار بود كه كارگزاران ستم پيشه آن زمان نيز زبان به اعتراف گشودند.

عمروبن سعدالاشراق, والي مدينه در زمان حكومت يزيد, پس از بازگشت كاروان اسرا به مدينه به يزيد چنين نوشت: «همانا كه وجود او زينب _عليها السلام در ميان مردم مدينه اذهان را مي آشوبد. او زني سخنور و عاقل و خردمند است و عزم كرده تا با هوادارانش انتقام خون حسين عليه السلام را بگيرد».

و نتيجه آن شد كه از شدت احساس خطر از نشر و تبليغ انديشه عاشوراي حسين عليه السلام تصميم به تبعيد حضرت زينب عليها السلام از مدينه گرفتند.

كمال السيد، در كتاب «زني به نام زينب عليها السلام» مي نويسد: «زني به نام زينب عليه السلام كه در سينه اش قلب علي عليه السلام مي تپيد و در چشمانش فروز زندگي حسين عليه السلام موج مي زد، به كاخ يزيد وارد شد با گام هايي استوار… در برابر اين همه صلابت و سترگي, يزيد و ابن زياد از تخت هايشان فرو افتادند…. . يزيد در مقابل منطق سرخ زينب _عليها السلام_ مثل مگس كوچك و ناچيز شده بود و شايد براي نخستين بار بود كه باور كرد حسين عليه السلام هنوز زنده است. هنوز در كربلا مي جنگد و نزديك است كه به دروازه هاي دمشق برسد».

 نظر دهید »

حضرت زینب سلام الله علیها

13 اردیبهشت 1394 توسط hosna
حضرت زینب سلام الله علیها

پانزدهم ماه رجب المرجب سالروز وفات دخت ام ابیها،حضرت زینب کبری سلام الله علیها بر شیعیان امر المومنین علیه السلام تسلیت باد.

علم لدني حضرت زينب(س)
امام سجاد(ع) جمله معروفی درباره حضرت زينب(س) دارند، كه به ايشان مي فرمايند: «أنْتِ الْحَمْدُ للهِ عالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَيرُ مُفَهِّمَة؛ شكر خدا، تو داناي بدون آموزگار هستي و تو بانوي فهيمي هستي كه فهماننده اي نداشته اي»
حضرت زين العابدين(ع) در اين جملات به صراحت اعلام مي كنند كه عمه شان حضرت زينب(س) علم لدني دارند؛ يعني خداوند متعال مستقيما علم الهي را در وجود اين بانوي بزرگوار قرار داد و ايشان بدون اين كه تحت تعليم ظاهري قرار بگيرند، واجد علوم الهي شدند.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 125
  • 126
  • 127
  • 128
  • 129
  • 130
  • ...
  • 131
  • ...
  • 132
  • 133
  • 134
  • 135
  • 136

أَحسَنُواالحُسنـــىٰ

باسلام واحترام مقدم میهمانان عزیز را به وبلاگ مذهبی « أَحسَـــنُـواالْحُسنـــىٰ » خوش آمد می گویم. نام این وبلاگ برگرفته از آیۀ زیبای 26 سوره مبارکۀ یونس(ع) ، و هدف از ایجادآن، اشاعه و نشر فرهنگ ومعارف اسلامی ،کلام وحی واهل بیت(علیهم السلام) می باشد. امیدوارم بنده را با نظرات ارزشمنــد خود یاری نمایید. ان شـــاءالله

موضوعات

  • همه
  • همه موضوعات
  • تفسیر
  • احادیث
  • حکایات
  • اخبارتشیع
  • شبهات
  • کتاب شناسی
  • درمحضرمولا امیرالمومنین ع
  • مناسبت ها
    • محرم الحرام
      • آیات حسینی
      • روز نگار عاشورا
      • پرسمان حسینی
      • احکام عزاداری
      • کرامات الحسین(ع)
      • پای درس امام حسین(ع)
      • فضایل ااحسین(ع)
      • اعمال محرم
      • امام حسین از دیدگاه اندیشمندان جهان
      • سبک تربیت فرزند حسینی
      • امام حسین از دیدگاه اهل سنّت
      • سیرۀ امام حسین در اندیشۀ شهداء
      • اشعار حسینی
      • حکایات
      • مداحی
    • صفرالمظفر
      • شهادت دُردانۀ حسین(ع)
      • اربعین حسینی
      • آثار وبرکات زیارت امام حسین(ع)
      • شهادت کریم اهل بیت(ع)
        • مناظرات حضرت
        • حکایات الکریم
        • کرامات الکریم
        • تربیت حسنی
        • واپسین روزها
      • رحلت رسول الله(ص)
        • واپسین لحظات
      • شهادت عالم ال محمد(ص)
        • سیرۀ رضوی
        • حکایات رضوی
    • ربیع الاول
      • پای درس امام عسکری(ع)
      • طلوع خورشید مکه
        • نظرمفتیان وهّابی پیرامون جشن میلاد نبی(ص)
        • نظر اهل سنت درجشن میلادنبی(ص)
    • ربیع الثانی
      • وفات کریمۀ اهل بیت سلام الله علیها
        • روایات درفضیلت زیارت
        • مختصری از تاریخچۀ حرم
        • احادیث منقول از حضرت معصومه(س)
        • کرامات الکریمه
        • چهل حدیث قم واهل قم
          • حضرت رسول(ص)
          • حضرت امیر المومنین(ع)
          • حضرت امام صادق(ع)
          • حضرت امام کاظم(ع)
          • حضرت امام رضا(ع)
          • حضرت امام هادی(ع)
          • حضرت امام عسکری(ع)
      • طلـــوع خورشیـــد یازدهم
      • سیدالکریم،حضرت عبدالعظیم(ع)
    • جمادی الاول
      • ولادت حضرت زینب(س)
      • بانوی بی نشان(ایام فاطمیه)
        • پرسمان فاطمی
        • درانتظار شهادت
        • احادیث فاطمی
        • حکایات وفضایل حضرت زهرا(س)
        • کتابشناسی فاطمی
        • آموزه های زندگانی حضرت زهرا(س)
    • جمادی الثانی
    • رجب المرجب
    • شعبان المعظم
    • رمضان الکریم
      • ضیافت الهی
      • قمرماه رمضان
      • اسرار عبادات
      • دلنوشته های ماه رمضانی
      • در محضر قرآن
    • شوال
      • شهادت
    • ذی القعده
      • عالم آل محمد(ع)
        • کرامات الرضویه
          • به روایت اهل سنت
          • به روایت شیعه
      • میلادشمس الشموس
        • پرسمان رضوی
      • شهادت جوادالائمه(ع)
        • پرسمان جوادالائمه(ع)
    • ذی الحجه
      • پیوند آسمانی
      • داستانهای صوتی حج
      • عید ولایت وامامت
      • روزمباهله ونزول آیه تطهیر
      • روز خانواده
      • میلاد امام هادی(ع)
    • هفته دولت
    • هفته دفاع مقدس
    • ویژۀ دهۀ فجر
    • بصیرت سیاسی، انتخابات
  • درمحضر بزرگان
    • پندها وآموزه ها
    • دستورات
    • توصیه ها
    • طنز
  • اشعار
  • آدینه موعود
  • تصاویر
  • طوفان جاهلیت
  • پرسش وپاسخ
  • اخلاقی-تربیتی
  • آیات طلایی
  • صادق آل محمد(ع)
    • *حکایات وکرامات امام صادق (ع)
    • *پای درس امام صادق (ع)
    • امام صادق(ع)وعلماءاهل سنت
    • روایات مهدوی امام صادق(ع)
    • شاگردان امام صادق(ع)
    • گنج های بزرگ دنیا از زبان امام صادق(ع)
    • جوانان درکلام امام صادق(ع)
    • وصیت ها
  • از وهابیت بیشتر بدانیم
    • کلیپ های دیدنی
  • آزمون پایان دوره
تاریخ روز

همراه با قــــرآن در بهار قــــرآن

آیه قرآن تصادفی

لبخندهای پشت خاکریز

مهدویت امام زمان (عج)

جستجو

پیوند ها

  • دختر فاطمه ام
  • عفاف وحجاب
  • رهبرمعظم
  • ولایت
  • موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر عج

ز یارت عاشورا

زیارت عاشورا

عکس

کد ِکج شدَنِ تَصآوير

آیه قرآن
  • هدیۀ صلوات شما به چهارده معصوم علیهم السلام هنگام خوندن مطالب صدقۀ جاریه ای باشدبرای روز مبادایتان .
  • تماس