مدیریت دلها
در باشگاهِ دنیا، غم ها و غصه های بسیاری به قلب انسان حمله می کنند، اما آنچه که در لابه لای این حمله ها و هجوم ها حائز اهمیت است، آن است که انسان قلب خود را مدیریت نموده و از ورود غم های تحقیرکننده بخش های پایینی به آن ممانعت ورزد. با وجود غم هایی که زیبایی بخش باطن انسانی بوده و به او قیمت می بخشند، آیا پذیرفتن غصه های تحقیرکننده بخش های پایینی، امری عقلانی و منطقی است؟
باید زمام دل را به دست گرفت و در مواجهه با مشکلات گوناگون زندگی، تنها آنها را در مرحله ذهن نگه داشته و از ورودشان به قلب جلوگیری نمود. اگر بخشهای پایینی موفق به تحقیر و غصه دار نمودن ما شوند، نشان می دهد که ما جنایاتی را در حق نفس خویش مرتکب شده ایم و آن را آنقدر کوچک و بی ظرفیت نموده ایم که با چنین غم هایی به راحتی تحقیر می گردد. وقتی انسان از منبع آرامش به طور کامل تغذیه شده و نفس قدرتمندی ساخته باشد، با هیچ چیزی در دنیا، تحقیر نخواهد شد.
فراموش نکنیم که دل، سرمایه ابدی ماست و ما برای چیدمان غم های این همراه ابدی، باید با دقت بیشتری، عمل کنیم، زیرا غم ها به محض ورود به دل، قیمت آن را تعیین می کنند.
انتظار فرج، یعنی؛ تغییر غم های زندگی، یعنی پرش به اوج سعادت، یعنی پرواز به قلعه محکم خداوند…
انتظار فرج یعنی؛ من غیر از امام زمانم، هیچ دغدغه دیگری ندارم و هیچ غمی، جز غم دوری و غربت او مرا نمی آزارد…
از مهرت ای خورشید جان، چون ذره ام هر سو روان
مجذوب حسن دیگران، ای ماه خوبان نیستم…
استادشجاعی