علت عدم استفاده امیرالمومنین علیه السلام از قدرت حکومتی خود در مقابل انحرافات
چرا امیرالمؤمنین در دوران خلافت خود، از قدرت حکومتی خود استفاده نکرد تا انحرافاتی که در زمان خلفای گذشته، در دین ایجاد شده بود را، اصلاح کند؟
یکی ازدلایل این بود که حضرت نمی خواست اسلام با ابزار خشونت، مستقیم بشود و شناخته شود. و نمی خواست تندی های شخصی یک خلیفه، به نام اسلام نوشته شود. همانگونه که خلیفه دوم برای پیشبرد اهداف خود از ابزار زور و خشونت استفاده کرد و نگاه مردم دنیا را نسبت به اسلام تغییر داد. و الآن اگر شما نگاه بکنید خواهید دید که هر کدام از این مستشرقین که می خواهند بر علیه اسلام کتاب بنویسند، یا می خواهند اسلام را نقد بکنند، یکی از موارد نقد اروپائیان نسبت به اسلام، خشونت های خلیفه دوم است. و این خشونت ها با آن روح رحمتی و رأفتی اسلام به هیچ وجه، سازگاری ندارد.
خیلی از اندیشمندان اهل سنت وقتی به موارد خشونت هایی که از خلیفه دوم در صدر اسلام حادث شد، می رسند، به هر دری می زنند که این اعمال را توجیح کنند، ولی نمی توانند و به صراحت اعلام می کنند که این خشونت ها قابل توجیح و دفاع نیست.
نهایت چیزی که در اینگونه موارد مطرح می کنند و وجدان خود را فریب می دهند این است که می گویند ما اعتقادی به عصمت خلفاء نداریم!
یکی از علماء می فرمود: از بزرگترین جنایاتی که در سقیفه انجام گرفت، حذف مسئله «عصمت» از خلفاء بود! و همین حذف عصمت از خلفاء، زمینه ساز حذف «امامت» شد. و زمینه ساز حذف خیلی از قضایای دیگر شد.
وقتی حاکم اسلامی که هدفش اجرای عدالت در جامعه است، خودش مجری ظلم در جامعه شد، و عدالت را زیر پا گذاشت؛ حاکم اسلامی که وظیفه اش رفع ظلم از جامعه است، ولی خودش متصف به ظلم شد، دیگر نمی شود از مردم آن جامعه، انتظار اجرای عدالت در بین خود داشت. دیگر نمی شود در دنیا، اسلام را به عنوان دین رأفت و رحمت، معرفی کرد.(استاددکترحسینی قزوینی)
از دلایل دیگر،اینکه شرایط زمان خلافت حضرت امیر علیه السلام به گونه ای تغییر کرده بود که خود حضرت فرمودند:
«قَدْ عَمِلَتِ الْوُلَاةُ قَبْلِي أَعْمَالًا خَالَفُوا فِيهَا رَسُولَ اللَّهِ مُتَعَمِّدِينَ لِخِلَافِهِ نَاقِضِينَ لِعَهْدِهِ مُغَيِّرِينِ لِسُنَّتِهِ وَ لَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَى تَرْكِهَا وَ حَوَّلْتُهَا إِلَى مَوَاضِعِهَا وَ إِلَى مَا كَانَتْ فِي عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ لَتَفَرَّقَ عَنِّي جُنْدِي حَتَّى أَبْقَى وَحْدِي أَوْ قَلِيلٌ مِنْ شِيعَتِيَ الَّذِينَ عَرَفُوا فَضْلِي وَ فَرْضَ إِمَامَتِي مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّه … وَ اللَّهِ لَقَدْ أَمَرْتُ النَّاسَ أَنْ لَا يَجْتَمِعُوا فِي شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَّا فِي فَرِيضَةٍ وَ أَعْلَمْتُهُمْ أَنَّ اجْتِمَاعَهُمْ فِي النَّوَافِلِ بِدْعَةٌ فَتَنَادَى بَعْضُ أَهْلِ عَسْكَرِي مِمَّنْ يُقَاتِلُ مَعِي يَا أَهْلَ الْإِسْلَامِ غُيِّرَتْ سُنَّةُ عُمَرَ يَنْهَانَا عَنِ الصَّلَاةِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ تَطَوُّعاً وَ لَقَدْ خِفْتُ أَنْ يَثُورُوا فِي نَاحِيَةِ جَانِبِ عَسْكَرِي»
والیان و خلفای قبل از من (ابوبکر،عمر،عثمان) اعمالی را انجام دادند و عمداً با رسول خدا مخالفت کردند و سفارشات پیغمبر را نقض کردند. و سنت پیغمبر را تغییر دادند. من اگر بخواهم مردم را وادار کنم بر ترک این اعمال خلاف دستور پیغمبر، و بخواهم این سنت های تغییر داده شده را به حالتی که در زمان پیغمبر بود، برگردانم؛ سپاهیان من، از اطراف من پراکنده می شوند و من تنها می مانم. یا با عده کمی از شیعیانم که فضیلت و برتری مرا شناختند و وجوب امامت مرا از کتاب خدا و سنت پیغمبر دانستند، تنها خواهم ماند… به خدا قسم که به مردم دستور دادم که در ماه رمضان، جز برای نماز واجب، اجتماع نکنید.(فقط نمازهای واجب را به جماعت بخوانید). و به مردم اعلام کردم که نمازهای مستحبی را به جماعت خواندن، بدعت است؛ ولی بعضی از سپاهیانم، که در رکاب من نبرد می کردند، فریاد زدند: «ای مسلمین! سنت عمر تغییر داده شد! علی ما را از نماز مستحبی در ماه رمضان، نهی می کند.» من ترسیدم از ناحیه لشگریانم، فتنه و انقلابی برپا بشود. کافی ج 8 ص 58
پاسخ به شبهات ،موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصرعج