شاگردی امام صادق علیه السلام
سلام دوستان عزیز
برخی از ماطلبه ها فکر می کنیم اگر بخواهیم مطلبی را بنویسیم یا ارتباطی با دیگران برقرار کنیم باید خیلی رسمی، باوقار، یه کمی هم خدای ناکرده غرور وخلاصه فاز بالا باشدتا همه بفهمند من در چه سطح علمی قرار دارم واگر عامیانه بنویسم فرقی با کم سوادتر ها ندارد،این در حالی است که چه اهل علم وچه غیر آن افرادی را می پسندند که راحت وبی ریا با آنها ارتباط برقرارکندومطالبی را دوست دارندکه ساده وروان باشد تا همراحت بخوانند وهم بیشتر بفهمند.
یکی از ویژگی های شاگرد امام صادق علیه السلام بودن این است که سطح علمی ، هرچه بالای بالا باشد مخاطب شناسی کرده ودر حد خوشان به آنها انتقال دهیم . چه مطلب نوشتاری وچه گفتاری. موید این مطلب هم روایتی زیبا از جابر شاگرد اول امام صادق علیه السلام هست که توجه ودقت شما را به آن جلب می کنم:
جابر در كتاب الرحمه خود چنين مي گويد:
مي گويد استاد و سيد و آقاي من فرموده اي جابر !
عرض كردم لبيك يا سيدي
فرمود: اين كتبي كه تو در آن عمل مي كني در آن فصولي بنويس و آراء و مذاهب را نقل كن و ابوابي براي آن بنويس …
جابر اصولي كه امام عليه السلام براي او بيان فرموده بود به فصول و ابواب و عناوين خاصي تقسيم كرده و كتاب معادن - عقاقير - احجار و غيره را نگاشته و طلاب از كار او متحير مانده و او را به استغفار واداشته.
باز مي گويد من همه جريان كارم را خدمت استاد بزرگوارم عرض مي كردم مرا به يك عمل سهل و آساني هدايت فرموده و متذكر گرديد كه مردم ممكن است تو را تكفير در اين كار كنند.
گفتم اي استاد بزرگوار كتاب كدام يك از ابواب را اشاره كنم كه نشان مي دهد جابر مطالب را خوش طرح مي كرد و امام هر يك را شرح و تفصيل مي داد .
امام عليه السلام فرمود: هنوز باب تامي ننوشته اي و اين هم كه تدوين كرده اي به رموز و اسرار و مفاتيح حروف و اعداد است .
عرض كردم در هفتاد باب از آن نقل كرده ام . تدوين و تنظيم آن را به نظر آن حضرت رساندم.
فرمود: صحيح است اما اكثر آنچه نوشته اي مدغم و نامعلوم و مرموز است آنها كه واصل هستند و مي دانند احتياجي به اين اسرار و رموز ندارند آنها هم كه مبتدي هستند اين مفاتيح را نمي شناسند و نمي فهمند .بهتر است تا من زنده هستم يك جلد كتاب ساده و بدون رمز و اسرار بنويسي كه قابل فهم همه باشد و همانطور كه عادت به نوشتن مطالب ساده داري اسرار و رموز را كنار بگذار تا از مشكل و غموض مبري باشد و همه بفهمند.
عرض كردم به چشم اطاعت مي كنم و روي دستورات آن حضرت پانصد رساله نوشتم.
جابر در وضع تكوين و طبيعيات چنين مي نويسد:
«… به جان استادم سوگند كه توضيح او مرا بر آن داشت كه رسائل خود را در كمال كفايت و رسائي بنويسم و چنين كردم.»
این حدیث مفصلی است که ادامه دارد ودر اینجا به طور اختصار ودر حدکفایت بیان شد ولی آنچه مسلم است این که معلوم مي شود درس امام صادق براي جابر وقت خاصي بود و باز از اين عبارات استفاده مي شود كه زمان و مكان و طريقه خاص درس او غير از دروس سايرين بود و امام عليه السلام جابر را تشويق و ترغيب بفنون علمي خود مي كرده و مي فرموده:
مأيوس از الطاف خفيه الهي مباش كه نور علم و دانش در دل تو پرتوافكن گردد و به او مي فرمود در قنوت نماز دعا كن از خدا بخواه كه نور علم را در دل تو بتابد.
امیدوارم خداوند لیاقت شاگردی شاگردان شاگردان شاگردان….. اهل بیت علیهم السلام وبه ویژه دانشگاه فقه جعفری حضرت امام صادق علیه السلام را به همۀ ما عنایت بفرماید
.ان شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاءالله
دریافت خلاصه ای از روایت از: مطالب موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصرعج، به نقل از الامام الصادق ملهم الکیمیا، به نقل الامام الصادق و عصره و ارائه و فقهه ابوزهر چاپ مصر ص 248.