دوشنبه، ششم محرم الحرام،61 هـ...
نامه به عمرسعد
عبیدالله ملعون دروز ششم محرم الحرام، نامه ای به عمر سعد نوشت که:
من از نظر کثرت لشکر اعمّ از سواره وپیاده وتجهیزات، چیزی را از تو فروگذار نکردم، توجّه داشته باش که هر روز وشب گزارش کار تو را برای مکن می فرستند!
قصۀ کربلا،نظری منفرد،ص227
وضعیت لشکر دشمن
چون مردم می دانستندکه جنگ با امام حسین(ع) در حکم جنگ با خدا وپیامبر اوست، تعدادی در اثنای راه از لشکر جدا شده وفرار کردند.
نوشته اند که: فرمانده ای که از کوفه باهزار رزمنده حرکت کرده بود، چون به کربلا می رسید فقط سیصدنفر ویا کمتر از این تعداد همراه او بودند وبقیه به علّت
همان،ص228
نامۀ امام(ع) از کربلا به محمد بن حنفیّه
امام باقر علیه السلام فرمودند: امام حسین(ع) از کربلا نامه ای برای محمدبن حنفیّه فرستاد که متن آن چنین بود:
بسم الله الرحمن الرحیم* مِنَ الحُسَینِ بن عَلِیّ اِلی محمدبن علیّ وَ مَن قِبَلَهُ مِن بَنی هاشمٍ، اَمّا بَعدُ فَکَأنَّ الدُّنیا لَم تَکُن وَکَاَنَّ الآخِرَةَ لَم تَزَل، وَالســــلام
نامه ایست از حسین بن علی به محمدبن علی ودیگربنی هاشم. امّا بعد، مل اینکه دنیا اصلا وجود نداشته وآخرت همیشگی ودائم بوده وهست.
همان