حضرت خدیجه سلام الله علیها در روایات اهل سنت
در منابع اهل سنت رواياتی داريم كه واقعاً جايگاه حضرت خدیجه سلام الله علیهارا در مكتب وحی نشان می دهد. مسلم در كتاب صحيح خود روايات متعددی در رابطه با حضرت خديجه كبری سلام الله عليها مطرح كرده است. در يكی از اين ها از ابو هريره نقل شده است كه جبرئيل خدمت نبی مكرم در غار حراء نازل شد، فرمود:
1-يا رَسُولَ اللَّهِ هذه خَدِيجَةُ قد أَتَتْكَ مَعَهَا إِنَاءٌ فيه إِدَامٌ أو طَعَامٌ أو شَرَابٌ فإذا هِيَ أَتَتْكَ فَاقْرَأْ عليها السَّلَامَ من رَبِّهَا عز وجل ومني وَبَشِّرْهَا بِبَيْتٍ في الْجَنَّةِ من قَصَبٍ لَا صَخَبَ فيه ولا نَصَبَ.( صحيح مسلم، ج4، ص1887)
حضرت خديجه نزد تو می آيد و ظرفی كه در آن غذا و آب و خورشتی است برای تو می آورد، وقتی خديجه كبری نزد تو آمد، يا رسول الله از طرف خدا به او سلام برسان و از طرف من جبرئيل هم به او سلام برسان و به او بشارت بده كه خدای عالم در بهشت قصري برای او در نظر گرفته است كه از تارهای طلا ساخته شده است و هيچ گونه لرزش و سر و صدايی و مشقتی در آنجا نيست.
اين روايت نشان می دهد كه جايگاه حضرت خديجه در چه مرحله است.
2-ابن حجر عسقلاني نیز روایتی رادر كتاب الاصابة نقل می كند و می گويد:
“حضرت خديجه سلام الله عليها از خانه بيرون آمد و پيغمبر بيرون مكه بود و از ترس قريش بعضی از روزها می رفتند در كوه ها آنجا مخفی می شدند.
خديجه كبری غذايی برای حضرت رسول اكرم پخته بود داشت می رفت، جبرئيل را ديد به صورت يك مرد، اين مرد از خديجه سؤال كرد پيغمبر كجاست؟ خديجه را ترس فرا گرفت و ترسيد كه اين مرد جزء همان هايی است كه می خواهد پيغمبر را ترور كند و پيغمبر را نابود كند، چيزی نگفت و آن مرد رفت.
حضرت خديجه سلام الله عليها كه در بعضی از جاها غذايی برای خودش و برای رسول اكرم تهيه می كرد و مشك و كوزه آبي از سنگلاخ ها و كوه های پر از سنگ می رفت و صدا می زد حبيبی محمد!، بعد از مدت ها گشتن نبی مكرم را پيدا كرد و قضيه را گفت كه من مردی را ديدم ترسيدم.
حضرت فرمود: خديجه ، آن مردي كه ديدی جبرئيل بود و فرمود:
به من گفت كه به تو سلام برسانم و به من گفت كه به تو بشارت بدهم بر قصر و خانه در بهشت براي شما.(الإصابة في تمييز الصحابة، ج7، ص604)
3-احمد بن حنبل در مسند خود از ابن عباس نقل می كند كه يك روزی رسول اكرم صلی اله عليه وآله با صحابه نشسته بودند، با دست مباركشان چهار خط كشيدند و فرمودند:
می دانيد اين چهار خطی كه كشيدم چيست؟ گفتند: خدا و پيامبرش بهتر می دانند.
پيغمبر اكرم فرمود: با فضيلت ترين زنان بهشت چهار تا هستند: حضرت خديجه و حضرت زهرا و حضرت آسيه و حضرت مريم سلام الله عليهن اجمعين. (مسند أحمد بن حنبل، ج1، ص316)
4-آقای مناوی، از استوانه های علمی اهل سنت، در كتاب فيض القدير خود (كه شرح جامع صغير سيوطی است) می گويد:
سروران زنان بهشتی چهارنفرند: مريم، فاطمه، خديجه و آسيه. اين نص صريحی است بر فضيلت حضرت خديجه بر عائشه و غير عائشه از همسران پيامبر (مثل حفصه و ام سلمه و ام حبيبه) و قابل توجيه هم نيست.( فيض القدير، ج4، ص124)
5-عائشه می گويد:
هر وقت پيغمبر می خواست از خانه بيرون برود، خديجه را ياد می كرد و از او تعريف و تمجيد می كرد. يك روزی مثل عادت هميشگی پيغمبر يادی از حضرت خديجه كرد و من حسادتم به جوش آمده بود و گفتم: آيا خديجه جز پير زن چيز ديگری هم بود؟ خدا به جای او يك زن خوبی به تو داده است. پيغمبر غضبناك شد به حدی كه موهای جلوی سر حضرت از شدت غضب سيخ شد و فرمود: به خدا سوگند بهتر از خديجه خدا همسری به من نداده است، او روزی به من ايمان آورد كه تمام مردم به من كفر می ورزيدند و روزی مرا تصديق كرد كه مردم مرا تكذيب می كردند و آن روز تمام ثروتش را در اختيار من گذاشت كه مردم از هرگونه معامله و مساعدت با من دريغ می كردند خدای عالم تنها فقط از حضرت خديجه به من اولاد داد و از ديگر زنان خدا مرا محروم كرد.
عائشه گفت: من پيش خودم گفتم ديگر از حضرت خديجه به بدی ياد نخواهم كرد.( الاستيعاب، ج4، ص1823)
بنابراين در مقام و منزلت حضرت خديجه سلام الله عليها جای هيچ ترديدی باقی نمی ماند؛ اما از آن جايی كه اهل سنت دوست دارند عائشه را برترين همسر رسول خدا معرفي نمايند، و لذا سعی در فضيلت تراشی برای او دارند و تنها چيزی كه يافته اند، اين بود كه مدعی شدند عائشه تنها همسر باكره رسول خدا بوده و ديگر همسران رسول خدا از جمله حضرت خديجه قبل از آن حضرت همسر داشته اند؛ در حالی كه اين مطلب با واقعيت های تاريخی سازگاری ندارد، زيرا بر اساس نقل، عائشه هم قبل از رسول خدا همسر ديگری داشته است.