آیات تفسیری ازامام عسکری علیه السلام
کم نیستند روایات وارده از ائمه علیهم السلام که به تفسیر آیات نورانی قرآن مجید پرداخته اند. در این گستره علاوه بر کتاب تفسیری که به امام عسکری علیه السلام منسوب شده، آیاتی از کلام الله نیز در ضمن روایات متعدد در کتب شیعه، به لسان گهر بار آن امام همام(ع) تفسیروتاویل گردیده است. که در اینجا به ذکرچند مورد از آن می پردازیم:
سفيان بن محمد ضبعى گويد:
به امام حسن عسكرى عليه السلام نامه نوشتم و از آن حضرت راجع به «وليجه» پرسيدم، كه در قول خداى تعالى است:
«َ …وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً…»(توبه/16)
(غير از خدا و رسولش و مؤمنين محل اعتمادى براى خود بر نگزيدند…)
و بدون آنكه در نامه بنويسم، پيش خود فكر مي كردم كه آيا مقصود از مؤمنين در اين آيه كيانند؟
جواب آمد كه: وليجه كسى است غير از امام بحق كه بجاى او منصوب مى شود و در خاطرت گذشت كه آيا مؤمنين در اين آيه كيانند؟ ايشان ائمه بر حق هستند كه از خدا براى مردم امان مي گيرند و خدا هم امان آنها را اجازه مي كند (چنانچه ايشان بهشت را با شرايطى براى مردمى ضمانت كرده اند، خداى تعالى هم ضمانت ايشان را امضا مي فرمايد).أصول الكافي / ترجمه مصطفوى ؛ ج2 ؛ ص436
از ابو هاشم جعفرى روايت شده كه گفت:
محمّد بن صالح ارمنى از امام عسكرى عليه السّلام راجع به تفسير آيه شريفه:
«يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ» (رعد/39) ( خدا هر چه را كه بخواهد محو ميكند و هر چه را كه بخواهد ثابت مينمايد و اصل كتاب نزد خدا است)پرسش كرد؟
آن حضرت فرمود: آيا خدا غير از آنچه كه بوده محو ميكند و غير از آنچه كه نبوده اثبات مي نمايد؟.
من با خود گفتم: اين عقيده بر خلاف عقيده هشام است كه ميگويد: خدا موقعى بشيء علم پيدا ميكند كه آن شىء موجود شود.
ناگاه ديدم امام عسكرى با غضب از گوشه چشم بمن نظرى كرد و فرمود: خداى تعالى قبل از اينكه شيء موجود شود به آن علم دارد، خدا خالق بود قبل از اينكه مخلوقى باشد، خدا پرورنده بود قبل از اينكه پرورش داده شده اى در كار باشد، خدا قادر بود قبل از آنكه چيز مقدورى در كارى باشد،من گفتم: شهادت ميدهم كه تو ولى و حجّت و قائم بعدل خدا هستى و بر طريقه امير المؤمنين على عليه السّلام هستى.
على بن حسين،مسعودى، ترجمه إثبات الوصية لعليّ بن أبي طالب عليه السلام، محمد جواد نجفی،ص462
- نيز از ابو هاشم جعفرى روايت شده كه گفت: من در حضور امام حسن عسكرى عليه السّلام بودم، محمّد بن صالح ارمنى از آن حضرت راجع به آيه شريفه:
« وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا…»(اعراف/172)
(موقعى كه پروردگار تو فرزندان بنى آدم را از پشت آنان گرفت و ايشان را بر خودشان گواه گرفت (بآنان فرمود:) آيا من پروردگار شما نيستم گفتند: چرا ما شهادت داديم…)
پرسش كرد؟ آن حضرت فرمود: معرفت ثابت شد ولى موقف را فراموش كردند و بهمين زودى يادآور آن خواهند شد، اگر نه اينطور بود كسى نميدانست كه خالق و رازقش كيست.
راوى گويد: من در قلب خود تعجب كردم از اين مقام بزرگى كه خدا به اولياء خود مرحمت كرده؟! ناگاه ديدم امام عسكرى به من توجّهى كرد.فرمود: تعجب ندارد، اى ابو هاشم! گمان تو چگونه است درباره گروهى كه هر كس آنان را بشناسد خدا را شناخته و هر كس منكر آنان باشد منكر خدا شده؟، مؤمنى نيست مگر اينكه آنان را تصديق خواهد كرد و بشناسائى آنان يقين پيدا ميكند.
(همان)
يوسف بن محمّد بن زياد و علىّ بن محمّد بن سيّار از قول پدرانشان از امام عسكرىّ عليه السّلام نقل كرده اند كه:
آن حضرت پس از سلسله سند در باره آيه شریفۀ:
«الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً»(بقره/ 22)
(آن كس كه براى شما زمين را همچون بستر و آسمان را همچون ساختمان گردانيد. ) چنين فرمودند:
يعنى خداوند زمين را متناسب با طبيعت، خوى و بدنهاى شما قرار داد. آن را نه چنان داغ و سوزان نمود كه شما را بسوزاند و نه چنان سرد كه در آن يخ بزنيد، باد آن نه چنان خوشبو است كه از آن سردرد بگيريد و نه آنچنان بد بوكه شما را اذيّت كند، (و زمين)، نه همچون آب، نرم است كه شما را غرق كند و نه آنچنان سخت كه نتوانيد در آن خانه بنا سازيد و قبر بكنيد، بلكه خداوند عزّ و جلّ، آن مقدار صلابت در آن نهاده است كه براى شما مفيد و نافع باشد و بتوانيد خود و ساختمانهايتان را بر آن نگه داريد و در آن خاصيّتى قرار داده است تا براى خانهسازى و قبر كندن و بسيار منافع ديگر شما مناسب باشد، پس به اين خاطر زمين را براى شما همچون بستر گردانيده است.
عيون أخبار الرضا عليه السلام / ترجمه غفارى و مستفيد ؛ ج1 ؛ ص278