• تماس  
  • زیارت عاشورا

راه درک بهتر لیلة القدر

05 تیر 1394 توسط hosna

شب قدر يك مقام است و نه يك شبِ تقويمی .

اين شب؛

اولاً : در بين شبهاي سال پنهان است، يعني بالاتر از آن اسـت كـه هـر ذهـن و ذكـري بتواند آن را درك كند .

ثانياً: حدش، حدي است كه براي درك آن تزكيه و بصيرت و تعالي نياز است و يك سال آمادگي مي خواهد.

مستحب است به اميد درك بهتر اين شب در ركعت اول نمازهاي واجب، سوره «قـدر را » بخوانيم.

اين شب به قدري ارزش دارد كـه يـك سـال بـه قلـب خـود القـاء ك مي نيم كه اين شب از هزار ماه بهتـر اسـت، تـا روح مـا دائمـاً متـذكر آن باشد، يعني عبادت در آن شب و درك آن شب بهتر از هشتاد سال زندگي و عبادتي است كه در آن هشتاد سال ، شب قدر نباشـد.



مقام لیلة القدری حضرت فاطمه(س)، اصغر طاهر زاده،ص54

 نظر دهید »

احتجاج و مناظره امام حسن(ع)در مورد صلح با معاويه

05 تیر 1394 توسط hosna

 

از سليم بن قيس نقل شده که حضرت امام حسن مجتبی(ع) بعد از صلح بامعاويه بر منبر رفت و بعد از حمد و ثنای الهي فرمود:

«مردم بيدار باشيد! معاويه مي پندارد که من او را لايق خلافت مي دانم و خود را اهل آن نمي دانم، ولي معاويه دروغ پنداشته است. من برترين مردم نسبت به آنها (طبق آنچه) در قرآن و زبان پيامبر(ص) (آمده است) مي باشم. پس سوگند به خداوند! اگر مردم با من بيعت مي کردند، و اطاعت امر من مي کردند، و مرا (در اين جنگ) ياري مي نمودند، به راستي آسمان باران خود را مي فرستاد و زمين برکات خويش را ارزاني مي داشت، و تو اي معاويه! (نيز با اين اوضاع) طمع خلافت نمي کردي؛ «فَأُقسِمُ بِاللّه لَو اَنَّ النّاسَ بايَعوني وَ اَطاعُوني وَ نَصَرُوني لاعطَتهُم السّماءُ قَطَرَها و الاَرضُ بَرَکاتَها، وَ لَما طَمَعتَ فيها يا مُعاوِيَه».

آن گاه ادامه داد: به راستي،پيامبر(ص) فرمود: «ما وَلَّت اُمَةٌ اَمرَها رَجُلاً قَطّ وَ فيهِم مَن هُوَ اَعلَمُ مِنه اِلّا لَم يَزل اَمرُهُم يَذهَبُ سِفالاً حَتّي يَرجِعُوا اِلي مِلَّةٍ عَبَدَه العجِل؛هر ملّتي ولايت (و حکومت) را به دست کسي بسپارد که از او داناتر (ولايق تر) وجود داشته باشد، هميشه رو به پايين (و عقب گرد) خواهد بود تا آنجا که به ملّتي گوساله پرست تبديل خواهد شد.» (مگر د رتاريخ چنين نشد که)بني اسراييل هارون را رها کرده، دور گوساله (سامري) جمع شدند، با اين که مي دانستند هارون خليفه موسي است. و (همين طور مگر نديديد که) امت اسلامي علي(ع) را رها کردند، با اينکه شنيده بودند که پيامبر اکرم(ص) فرموده بود: «تو يا علي منزلت هارون نسبت به موسي را، نسبت به من داري (و مانند هارون وصي پيامبر خود هستي) جز نبوت(زيرا که) بعد از من نبي نخواهد بود. و (مگر در تاريخ اسلام اتّفاق نيفتاد که) پيامبر اکرم(ص) (از مکه) به سوي غار فرار کرد ؛ اگر حضرت ياراني مي داشت، فرار نمي کرد(و مجبور نمي شد از مکّه هجرت کند) و من هم اگر ياوراني داشتم، با تو اي معاويه! صلح و بيعت نمي کردم. و به راستي خداوند هارون را دست باز قرار داد، آن گاه که تضعيف شد و نزديک بود او را به قتل برسانند و (لذا مجبور شد سکوت کند، چرا که) ياور نداشت، و همين طور به پيامبر اجازه داد که (از مکه هجرت کند) و از قومش فرار کند ؛ آن گاه که تنها ماند و ياور نداشت، و همين طور، وقتي امّت، مرا تنها گذاردند و با غير من بيعت نمودند، و ياوري نيافتم به من هم اجازه داده شد (که تن به صلح دهم) اين قانون و سنّت الهي است که در مورد هم مثل و همنوع جاري است.

«ايها النّاس! اِنَّکُم لو اِلتَمَستُم فيما بَينَ المَشرِقِ و المَغرِب لَم تَجِدُوا رَجلاً مِن وُلِد نَبِيٍّ غَيري وَ غَيرَ اَخي؛ مردم بيدار باشيد! به راستي اگر شما ما بين شرق و غرب بگرديد، مردمي را از فرزند پيغمبر(اسلام) نمي يابيد، جز من و برادرم (حسين(ع))!». 

 

نکات قابل توجهي از سنّت هاي الهي در کلام حضرت آمده که عبارت اند از:

1. هر امّتي که رهبران لايق جامعه را رها کند و براي طمع دنيا…دور نااهلان و نامحرمان و بي لياقتها را بگيرد، سرانجام آن امّت، جز ارتجاع و عقب گرد و بردگي نخواهد بود.

2. مردان الهي وقتي تنها و بي ياور ماندند، مجبورند تن به صلح تحميلي و سکوت تلخي بدتر از نوشيدن زهر بدهند.

3. سنّت ها و قوانين الهي هميشه در حال تکرار است. هميشه و در هر زمان، موسي و هارون ها يک طرف و در طرف ديگر فرعون ها قرار دارند؛ محمّد و يارانش يک طرف، و طرف مقابل ابوجهل ها و ابوسفيانها، همين طور امام حسن(ع) در برابر معاويه، و امام حسين(ع) در مقابل يزيد…در طول تاريخ خواهند بود. و بر مردم است که در هر زمان دنبال نيکان و عالمان و منتخبان الهي باشند.

 نظر دهید »

حکایت ذکوان غلام معاویه

05 تیر 1394 توسط hosna


ذکوان غلام معاویه می گوید: معاویه به من گفت هر کسی که حسن و حسین را پسرهای پیامبر خطاب کرد به من معرفی کنید که باید با او برخورد شود. کسی حق ندارد به اینها بگوید: “ابنا رسول الله” بلکه بگویید “ابنا علی بن ابی طالب". چون اگر به امیرالمؤمنین نسبتشان دادند، می توانستند با آنها برخورد و توهین کنند، چون اینها با امیرالمؤمنین مشکل داشتند و رسما ایشان را سب می کردند؛ اما وقتی به پیامبر نسبت داده می شدند، دیگر نمی توانستند به امام حسن یا امام حسین توهین کنند.

ذکوان می گوید: وقتی معاویه به من گفت اسامی نوه ها و فرزندانم را بنویس تا برایشان جایزه ای بگیرم؛ من اسامی پسرها، دخترها و نوه های پسری اش را نوشتم، اما اسامی نوه های دختری اش را ننوشتم. فهرست اسامی را نزد معاویه بردم، جمعی هم نشسته بودند. معاویه نگاهی به من کرد و گفت: پس اسم پسرهای دخترم کجاست؟ آنها را من خیلی دوست دارم. گفتم: مگر شما نگفتی که حسن و حسین پسر پیامبر نیستند، چون از زهرای مرضیه اند، پس چطور به پسرهای دخترت را فرزند می می دانی؟ معاویه در جمع خیلی شرمنده شد و سرش را پایین انداخت.

در حالات حجاج بن یوسف سقفی چندین جریان هست که برخورد مشابهی مانند معاویه داشته است. مثلا وقتی سعید بن جبیر را احضار کرد، اولین اشکالی که به او کرد این بود که گفت: شما چرا امام حسن و امام حسین را فرزند رسول خدا می دانید.


«کشف الغمّه» اربلی ج 2، ص 173

 نظر دهید »

خوشا رازگفتن وپاسخ شنیدن

05 تیر 1394 توسط hosna

ای عزیز!

نه روز است که با روزه دارانى.

رحمت گسترده او را دريافته اى؟

دليل هاى درخشانش را ديده اى؟

اسباب خشنوديش را فراهم ساخته اى؟

او آرزوى مشتاقان است.



.

 نظر دهید »

کرامات الکریم

04 تیر 1394 توسط hosna

 

وسعت علم در كودكی

 حذيفة بن يمان نقل مي کند که روزي بر بلنداي کوهي، درمجاورت پيامبر بوديم و امام حسن عليه السلام که کودکي خردسال بود، با وقار و طمانينه در حال راه رفتن بود . پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند: «ان جبرئيل يهديه و ميکائيل يسدده و هو ولدي والطاهر من نفسي و ضلع من اضلاعي هذا سبطي و قرة عيني بابي هو همانا جبرئيل او را همراهي مي کند و ميکائيل از او محافظت مي نمايد و او فرزند من و انسان پاکي از نفس من و عضوي از اعضاء من و فرزند دختر و نور چشم من است . پدرم فداي او باد .»

پيامبر صلي الله عليه و آله ايستاد و ما هم ايستاديم، ايشان به امام حسن عليه السلام فرمود: «انت تفاحتي و انت حبيبي و مهجة قلبي تو ثمره من و محبوب من و روح و روان مني .»

در اين هنگام يک مرد اعرابي به سوي ما مي آمد، حضرت صلي الله عليه و آله فرمود: مردي به سوي شما مي آيد که با کلامي تند با شما سخن مي گويد و شما از او بيمناک مي شويد . او سؤالهايي خواهد پرسيد و در کلامش درشتي و تندي است .

اعرابي نزديک شد و بدون اينکه سلام کند گفت: کدام يک از شما محمد است؟ گفتيم: چه مي خواهي؟ پيامبر صلي الله عليه و آله به او فرمودند: «مهلا آهسته [اي اعرابي] .» او که از اين برخورد، پيامبر صلي الله عليه و آله را شناخت گفت: «يا محمد! لقد کنت ابغضک و لم ارک والآن فقد ازددت لک بغضا اي محمد! درگذشته کينه تو را به دل داشتم ولي تو را نديده بودم و الآن بغضم سبت به تو بيشتر شد .»

پيامبر صلي الله عليه و آله تبسم کردند، ماخواستيم به اعرابي حمله کنيم که آن حضرت با اشاره ما را منع فرمودند . اعرابي گفت: تو گمان مي کني پيامبري؟ نشانه و دليل نبوت تو چيست؟ رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: «ان احببت اخبرک عضو من اعضائي فيکون ذلک اوکد لبرهاني اگر دوست داشته باشي عضوي از اعضاء من به تو خبر دهد تا برهانم کامل تر شود .»

اعرابي پرسيد: مگر عضو مي تواند سخن بگويد؟ پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «نعم، يا حسن قم آري، اي حسن! برخيز .» آن مرد امام حسن عليه السلام را به خاطر کودکيش، کوچک شمرد و گفت: پيامبر فرزند کوچکي را مي آورد و بلند مي کند تا با من تکلم کند . پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند: «انک ستجده عالما بما تريد تو او را به آنچه اراده کرده اي دانا خواهي يافت .» امام حسن عليه السلام شروع به تکلم کرد و فرمود: «مهلا يا اعرابي!

ما غبيا سالت وابن غبي

بل فقيها اذن و انت الجهول

فان تک قد جهلت فان عندي

شفاء الجهل ما سال السؤول

و بحرا لاتقسمه الدوالي

تراثا کان اورثه الرسول

آرام باش اي اعرابي! تو از انسان کند ذهن و فرزند شخص کند ذهن سؤال نکردي، بلکه از يک فقيه و دانشمند سؤال کرده اي ولي تو جاهل و ناداني .

پس اگر تو ناداني، همانا شفاي جهل تو نزد من است زماني که سؤال کننده اي سؤال کند . درياي علمي نزد من است که آن را با هيچ ظرفي نمي توان تقسيم کرد و اين ارثي است که پيامبر صلي الله عليه و آله از خود به جاي گذاشته است .»

سپس فرمودند: «لقد بسطت لسانک و عدوت طورک و خادعت نفسک غير انک لاتبرح حتي تؤمن ان شاء الله هر آينه زبانت را باز کردي و از حد خود فراتر رفتي و خود را فريفتي، ولي از اينجا نمي روي مگر اينکه ايمان مي آوري، اگر خدا بخواهد .»

بعد از آن، امام عليه السلام جزء به جزء وقايعي را که براي او اتفاق افتاده بود، بيان کرد و فرمود: «شما درميان قومتان اجتماع کرديد وگمان کرديد که پيامبر صلي الله عليه و آله فرزندي ندارد و عرب هم از او بيزار است، لذا خون خواهي ندارد و تو خواستي او را بکشي و نيزه ات را برداشتي، ولي راه بر تو سخت شد، در عين حال از تصميم خود منصرف نشدي و در حال ترس و واهمه به سوي ما آمدي . من به تو از سفرت خبر مي دهم که در شبي صاف و بدون ابر خارج شدي، ناگهان باد شديدي وزيدن گرفت و تاريکي شب بيشتر شد و باران شروع به باريدن کرد و تو با دلتنگي تمام باقي ماندي و ستاره اي در آسمان نمي ديدي تا بواسطه آن راه را پيدا کني … .»

مرد عرب با تعجب گفت: «من اين قلت يا غلام هذا، کانک کشفت عن سويد قلبي و لقد کنت کانک شاهدتني و ما خفي عليک شي ء من امري و کانه علم الغيب اي کودک! اين خبرها را از کجا گفتي؟ تو از تاريکي و سياهي قلب من پرده برداشتي، گويا تو مرا نظاره کرده بودي و از حالات من چيزي بر تو مخفي نيست چنان که گويي اين علم غيب است .»

سپس آن مرد به دست امام حسن عليه السلام مسلمان شد و رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله مقداري قرآن به او آموخت و او از پيامبر صلي الله عليه و آله اجازه گرفت و به سوي قوم و قبيله خود بازگشت و عده اي را به دين اسلام وارد کرد .

بعد از آن، هر موقع که امام حسن عليه السلام را مي ديدند، خطاب به ايشان مي گفتند: «لقد اعطي مالم يعط احد من الناس؛  همانا به امام حسن عليه السلام نعمتي عطا شده که به احدي داده نشده است . »

 

 

بحارالانوار مجلسي، ج 43، ص 333 - 335 .

 نظر دهید »

کرامات الکریم

04 تیر 1394 توسط hosna


شفای «وصال» با عنايت امام حسن(ع)

ميرزا محمّد شفيع شيرازي متخلص به وصال شيرازي متوفّي سال 1262 هـ. ق در شيراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفاي عصر فتحعلي شاه قاجار بود. علاوه بر مراتب علمي، به تمام خطوط هفت گانه (نسخ، نستعليق، ثلث، رقايم،ريحان،تعليق،و شکسته) مهارتي به سزا داشته و کتابهاي فراواني نيز با خطوط مختلف نگاشته است. از جمله، اينکه 67 قرآن به خط زيباي خود نوشته است. بر اثر نوشتن زياد چشمش آب مي آورد و به پزشک مراجعه مي کند، دکتر مي گويد: من چشمت را درمان مي کنم، به شرطي که ديگر با او نخواني و خط ننويسي. پس از معالجه و بهبودي چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن مي کند تا اين که به کلّي نابينا مي شود. سرانجام با حالت اضطرار متوسل به محمّد(ص)و آل او مي شود.

شبي در عالم رؤيا پيغمبر اکرم(ص) را در خواب مي بيند، حضرت به او مي فرمايد: چرا در مصائب حسين (و حسن) مرثيه نمي گويي تا خداي متعال چشمانت را شفاء دهد. در همان حال حضرت فاطمه زهرا(س) حاضر گرديده مي فرمايد:

وصال! اگر شعر مصيبت گفتي، اوّل از حسنم شروع کن؛ زيرا او خيلي مظلوم است.

صبح آن روز وصال شروع کرد در خانه قدم زدن و دست به ديوار گرفتن و اين شعر را سرودن:

از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد

آن طشت راز خون جگر باغ لاله کرد

نيمه دوّم شعر را که گفت، ناگهان چشمانش روشن و بينا شد. آن گاه اضافه کرد:

خوني که خورد در همه عمر، از گلو بريخت

دل را تهي زخون دل چند ساله کرد

زينب کشيد معجر و آه از جگر کشيد

کلثوم زد به سينه و از درد ناله کرد

 

تبیان

 

.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 24
  • ...
  • 25
  • 26
  • 27
  • ...
  • 28
  • ...
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32

أَحسَنُواالحُسنـــىٰ

باسلام واحترام مقدم میهمانان عزیز را به وبلاگ مذهبی « أَحسَـــنُـواالْحُسنـــىٰ » خوش آمد می گویم. نام این وبلاگ برگرفته از آیۀ زیبای 26 سوره مبارکۀ یونس(ع) ، و هدف از ایجادآن، اشاعه و نشر فرهنگ ومعارف اسلامی ،کلام وحی واهل بیت(علیهم السلام) می باشد. امیدوارم بنده را با نظرات ارزشمنــد خود یاری نمایید. ان شـــاءالله

موضوعات

  • همه
  • همه موضوعات
  • تفسیر
  • احادیث
  • حکایات
  • اخبارتشیع
  • شبهات
  • کتاب شناسی
  • درمحضرمولا امیرالمومنین ع
  • مناسبت ها
    • محرم الحرام
      • آیات حسینی
      • روز نگار عاشورا
      • پرسمان حسینی
      • احکام عزاداری
      • کرامات الحسین(ع)
      • پای درس امام حسین(ع)
      • فضایل ااحسین(ع)
      • اعمال محرم
      • امام حسین از دیدگاه اندیشمندان جهان
      • سبک تربیت فرزند حسینی
      • امام حسین از دیدگاه اهل سنّت
      • سیرۀ امام حسین در اندیشۀ شهداء
      • اشعار حسینی
      • حکایات
      • مداحی
    • صفرالمظفر
      • شهادت دُردانۀ حسین(ع)
      • اربعین حسینی
      • آثار وبرکات زیارت امام حسین(ع)
      • شهادت کریم اهل بیت(ع)
        • مناظرات حضرت
        • حکایات الکریم
        • کرامات الکریم
        • تربیت حسنی
        • واپسین روزها
      • رحلت رسول الله(ص)
        • واپسین لحظات
      • شهادت عالم ال محمد(ص)
        • سیرۀ رضوی
        • حکایات رضوی
    • ربیع الاول
      • پای درس امام عسکری(ع)
      • طلوع خورشید مکه
        • نظرمفتیان وهّابی پیرامون جشن میلاد نبی(ص)
        • نظر اهل سنت درجشن میلادنبی(ص)
    • ربیع الثانی
      • وفات کریمۀ اهل بیت سلام الله علیها
        • روایات درفضیلت زیارت
        • مختصری از تاریخچۀ حرم
        • احادیث منقول از حضرت معصومه(س)
        • کرامات الکریمه
        • چهل حدیث قم واهل قم
          • حضرت رسول(ص)
          • حضرت امیر المومنین(ع)
          • حضرت امام صادق(ع)
          • حضرت امام کاظم(ع)
          • حضرت امام رضا(ع)
          • حضرت امام هادی(ع)
          • حضرت امام عسکری(ع)
      • طلـــوع خورشیـــد یازدهم
      • سیدالکریم،حضرت عبدالعظیم(ع)
    • جمادی الاول
      • ولادت حضرت زینب(س)
      • بانوی بی نشان(ایام فاطمیه)
        • پرسمان فاطمی
        • درانتظار شهادت
        • احادیث فاطمی
        • حکایات وفضایل حضرت زهرا(س)
        • کتابشناسی فاطمی
        • آموزه های زندگانی حضرت زهرا(س)
    • جمادی الثانی
    • رجب المرجب
    • شعبان المعظم
    • رمضان الکریم
      • ضیافت الهی
      • قمرماه رمضان
      • اسرار عبادات
      • دلنوشته های ماه رمضانی
      • در محضر قرآن
    • شوال
      • شهادت
    • ذی القعده
      • عالم آل محمد(ع)
        • کرامات الرضویه
          • به روایت اهل سنت
          • به روایت شیعه
      • میلادشمس الشموس
        • پرسمان رضوی
      • شهادت جوادالائمه(ع)
        • پرسمان جوادالائمه(ع)
    • ذی الحجه
      • پیوند آسمانی
      • داستانهای صوتی حج
      • عید ولایت وامامت
      • روزمباهله ونزول آیه تطهیر
      • روز خانواده
      • میلاد امام هادی(ع)
    • هفته دولت
    • هفته دفاع مقدس
    • ویژۀ دهۀ فجر
    • بصیرت سیاسی، انتخابات
  • درمحضر بزرگان
    • پندها وآموزه ها
    • دستورات
    • توصیه ها
    • طنز
  • اشعار
  • آدینه موعود
  • تصاویر
  • طوفان جاهلیت
  • پرسش وپاسخ
  • اخلاقی-تربیتی
  • آیات طلایی
  • صادق آل محمد(ع)
    • *حکایات وکرامات امام صادق (ع)
    • *پای درس امام صادق (ع)
    • امام صادق(ع)وعلماءاهل سنت
    • روایات مهدوی امام صادق(ع)
    • شاگردان امام صادق(ع)
    • گنج های بزرگ دنیا از زبان امام صادق(ع)
    • جوانان درکلام امام صادق(ع)
    • وصیت ها
  • از وهابیت بیشتر بدانیم
    • کلیپ های دیدنی
  • آزمون پایان دوره
تاریخ روز

همراه با قــــرآن در بهار قــــرآن

آیه قرآن تصادفی

لبخندهای پشت خاکریز

مهدویت امام زمان (عج)

جستجو

پیوند ها

  • دختر فاطمه ام
  • عفاف وحجاب
  • رهبرمعظم
  • ولایت
  • موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر عج

ز یارت عاشورا

زیارت عاشورا

عکس

کد ِکج شدَنِ تَصآوير

آیه قرآن
  • هدیۀ صلوات شما به چهارده معصوم علیهم السلام هنگام خوندن مطالب صدقۀ جاریه ای باشدبرای روز مبادایتان .
  • تماس